محمدباقر قالیباف در برنامۀ میزگرد سیاسی با حضور مشاوران و کارشناسان —
دیپلماسی در دولت من یک رکن اصلی خواهد بود
محمدباقر قالیباف: سلام عرض میکنم خدمت یکایک زنان و مردان کشورم. بعدازظهر روز عرفه شما بخیر و از یکایک عزیزان التماس دعا دارم و پیشاپیش فرارسیدن عید سعید قربان را تبریک و تهنیت میگویم. امروز فرصتی است که بعد از میزگرد فرهنگی و اقتصادی در یکی از مهمترین حوزهها یعنی در حوزه سیاست خارجی در خدمت شما باشیم.
اولین نکته این است که اگر برای ریاست جمهوری دولت چهاردهم مورد اعتماد قرار بگیرم و مسئولیتی از سوی مردم عزیز بر دوش من گذاشته شود، سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی برای بنده بسیار بااهمیت و رکن رکین دولت چهاردهم خواهد بود. همه دستگاههای دولتی در دولت چهاردهم در یک طرف و بحث مربوط به سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی نیز یک طرف است چراکه بخش قابلتوجهی از موضوعات کشور چه در حوزه مسائل امنیت ملی و چه در حوزه مشکلات اقتصادی و منافع ملی ریشه در اجرای سیاست خارجی، سیاستهای مصوب و دستگاه دیپلماسی که قدرت اجرای این سیاستها را داشته باشد، دارد.
اول اینکه معتقدم حکمرانی در سیاست خارجی یعنی تنظیم روابط، فارغ از اینکه ارتقا یا کاهش پیدا کند و مهم این است که حداکثر منافع و حداقل هزینه را برای ایران عزیز ما داشته باشد. دوم اینکه، آرمانگرایی واقعبینانه در عرصه سیاست خارجی بهترین روش و رویکرد برای منافع ملی کشور عزیز ما است و باورها و ایمان ما به سنتهای الهی میتواند در قاب منافع ملی ما بدرخشد و باعث عزت، اقتدار و منزلت ملت عزیز ما باشد که مصداق روشن آن دوران دفاع مقدس است. تا پیشازاین دوران وقتی به تاریخ مینگرید هرگاه مورد تهاجم بودیم آسیب دیدیم و بخشی از کشور جدا شد لذا این باور قلبی به سنتهای الهی بود که باعث اقتدار و عزت ما شد.
سومین نکته اینکه «وعده صادق» بهعنوان یک افتخار به ما نشان داد آنهایی که در خارج از کشور بودند و ایرانیانی که به باورهای انقلاب نزدیک نبودند هم به ایرانی بودن خود افتخار کردند. چهارمین نکته، عزت، مصلحت و حکمت است که بهعنوان سه رکن مهم در حوزه سیاست خارجی برای دولت چهاردهم خواهد بود که بنده اگر توفیق خدمت داشته باشم بر این مبنا حرکت میکنم.
جانمایی ایران در روابط بینالمللی مسئلۀ اصلی سیاست خارجی ما خواهد بود
نکته پنجم که بسیار مهم و اساسی است و بر آن تأکید دارم این است که در عرصههای بینالمللی معتقدم جانمایی ایران در روابط بینالملل بهویژه در 5 استراتژی بخشی و به عبارت دیگر استراتژی بخشی پنجگانه مهم است. موقعیت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی ایران از بُعد ژئواکونومی، ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک یک ظرفیت و قدرت بزرگ خدادادی است که نصیب ما ایرانیان شده و باید به آن توجه کنیم.
یکی از مهمترین موضوعات در دولت چهاردهم برایم این است که حتماً در حوزه اقتصاد آگاهی به اقتصاد دارم اما تخصص در آن ندارم چنانچه در حوزههای فرهنگی و اجتماعی. این در حالی است که در موضوع مسائل راهبردی و بینالمللی و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی توفیق داشتهام بیش از یک دهه یعنی 35 سال شاگردی استادان بزرگ و بیش از دو دهه معلمی در حوزه حکمرانی و کشورداری در دانشگاه کردهام. من درک مفهوم و ظرفیت جغرافیایی را در میدان مطالعه کردهام و در حوزه نظری و علمی آن مطالعه داشتهام.
ایران حتی اگر نفت و گاز هم نداشت که دارد، موقعیت جغرافیایی ایران ظرفیت ادارۀ اقتصادی کشور را به ما میداد
معتقدم اگر خدا نفت و گاز هم به ما نداده بود که داده است، میتوانستیم از ظرفیتهای دیگری استفاده کنیم. امروز 19.5 درصد ظرفیت نفت و گاز دنیا در ایران بوده و این موهبتی است که نصیب ما شده است. وقتی نگاه میکنیم میبینیم تمام عناصر جدول مندلیف را در کشور داریم که از ظرفیتهای بزرگ ما محسوب میشود. اما اگر اینها نبود هم به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی، بهتنهایی قادر بودیم از جهت اقتصادی و امنیت ملی، کشور را اداره کنیم اما متأسفانه آنطور که باید و شاید از این ظرفیت استفاده نکردهایم.
سیاست خارجی ما بر سه راهبرد پیش خواهد رفت: اقتدار منطقهای، انتفاع اقتصادی، و تقویت کریدورهای ترانزیتی
مهمترین باور من این است که متأسفانه مدیریت قوی و مدیر قوی و آگاه که هم کارنامه و هم برنامه داشته باشد، شجاعت تصمیمگیری و تنظیم روابط داشته باشد، تصمیم نهایی را بگیرد و در راستای نهایی کردن موضوعات اقدام کند و کار را پیش ببرد، در دستگاه دیپلماسی وجود نداشته و آنطور که باید و شاید کار نکردهایم. ما پروندههای باز متعددی در این حوزه داریم و پروندههای بستهای داریم به این معنا که گفتوگوها صورت گرفته و قرارداد منعقد شده اما توان اجرای قراردادها را نداشتهایم.
ما در حوزه سیاست خارجی به سه راهبرد در کنار 5 استراتژی که گفته شد و رویکرد ما در دولت چهاردهم خواهد بود، توجه داریم. راهبردهای ما در سیاست خارجی نخست بر مبنای اقتدار منطقهای و منطبق بر سیاستهای کلان کشور بوده که در بند 21 سیاستهای ابلاغی برای برنامه هفتم آمده که در دولت چهاردهم باید دنبال شود و راهبرد دوم نیز انتفاع اقتصادی است که از این موضوع بهرهمند شویم.
موضوع اول این است که اقتدار منطقهای به معنای گسترش روابط با همسایگان است که سیاست دولت شهید رئیسی نیز بر مبنای آن بود و ما باقوت و قدرت آن را ادامه میدهیم. موضوع دوم، تقویت محور مقاومت و تأمین امنیت و ثبات در منطقه، اینکه منطقه تحت تأثیر قدرتهای بیگانه و خارج از آن نباشد و ارتباط نزدیک با کشورهای منطقه داشته باشیم.
موضوع سوم هاب منطقه بودن در حوزه ترانزیتی از منظر زمینی یعنی ریلی و جادهای و دریایی است که در شمال و جنوب کشور این فرصت را داریم. نکته مهم دیگر در این زمینه که به آن توجه نشده این است که ما در کریدور هوایی در نقطه بینظیری میان شرق و غرب دنیا قرار داریم که نقطه بهینهای برای کالکشنهای هوایی بهمنظور سوختگیری و جابجایی مقاصد است و از امتیاز بالایی در این زمینه برخورداریم.
بخش مهم دیگر در حوزه انرژی و صدور کالاهای خدمات عمومی همچون خدمات مهندسی، بهداشت و درمان، سلامت و آموزش است که یعنی خدمات عمومی تولید شده توسط بخش خصوصی و دولتی میتواند ما را در حوزه انتفاع اقتصادی در منطقه پیش ببرد.
باور دارم قرن بیستویکم قرن آسیاست
ما باید از ظرفیت فرصتهایی که در آسیا و اوراسیا داریم، استفاده کنیم. در سخنرانی که در سال 2008 و در جمع بانکهای کلانشهرهای دنیا در سیدنی داشتم، گفتم قرن 21، قرن آسیا است چراکه از جهت تولید و مصرف در حوزه مسائل اقتصادی، مهم هستیم و باید از این ظرفیتها استفاده کنیم. از سوی دیگر با توجه به شرایط تحریمی که داریم باید برای رفع آن، اولویت را به شرکتهای کوچک بدهیم.
همچنین حوزه روابط مالی دوجانبه مهم بوده که بسیار به آن کمتوجهی شده است. به همین میزان که ارتباط با برخی شرکتها، سازمانها و پیمانهایی که خارج از برخی از قدرتهای جهانی و یا در رقابت با آن هستند، فرصت است، به همان میزان، روابط مالی دوجانبه هم مهم است. صحبت درباره رفع تحریم برای انتفاع اقتصادی را به آقای غریب آبادی منتقل میکنم.
مذاکرات رفع تحریم در دولت قالیباف دنبال خواهد شد؛ اما رفع واقعی و سنجشپذیر تحریمها، نه رفع حقوقی آنها بر روی کاغذ
کاظم غریب آبادی – مشاور: مقابله با تحریمها بهویژه از طریق خنثیسازی تحریمها مهم است البته همزمان مذاکرات رفع تحریم را دنبال خواهیم کرد. هدف اصلی ما در مذاکرات لغو واقعی تحریمها است نه لغو حقوقی تحریمها روی کاغذ و این نکته اساسی و کلیدی است. نمیشود جمهوری اسلامی ایران ابعادی از برنامه هستهای خود را متوقف، تعلیق و یا محدودسازی کند اما در ازای آن کشورهایی مثل آمریکا دستکاریهایی را در قانون داخلی خود انجام داده و تعهدات خود را انجام ندهند. مادامیکه نتایج ملموس برای ایران نباشد اینها تعهداتی کاغذی است، حقوقی غیرقابل تضمین و اجرا است، ارزشی ندارد و وضع همین میشود که شاهد بودیم؛ فلان سفارتخانه در فلان کشور اروپایی امکان افتتاح حساب بانکی را ندارد درحالیکه تعهدات در حال اجرا بود؛ چه برسد اینکه بخواهیم سرمایهگذاری خارجی کنیم.
مهمترین ایراد کار این است که تعهدات هستهای ایران عینی و قطعی بوده و تعهدات رفع تحریمی کاغذی بود و ضمانت اجرایی نداشت. اتفاقی که باید بیفتد این است که باید در هر توافقی انتفاع مردم ایران تضمین شود. بهطور شفاف باید مشخص شود در ازای تعهدات هستهای ایران، فروش نفت، عملیات بانکی، تجارت و سرمایهگذاری خارجی نیز کاملاً آزاد است. در مذاکرات هستهای تأکید بر این داریم که به هر میزانی که ایران تصمیم میگیرد، باید نفت بفروشد و پول آن را نیز از مسیر رسمی بانکی دریافت کند، شبکه پرداخت رسمی داشته باشد و سرمایهگذاری خارجی رسمی انجام شود که اینگونه میتوان اجرای تعهدات را از سوی ایران پیگیری کرد.
از دید ما، مابهازای تعهدات هستهای ایران، تعلیق حقوقی تحریمها روی کاغذ نیست بلکه لغو واقعی تحریمها است که بر این اساس قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نیز اجازه توافق به هیچ دولتی نمیدهد. در صورت حصول به اجرای توافق و تفاهم، اجرای هر تعهد و نقض هر تعهدی بهصورت جدی پیگیری میشود. ما هزینههای مازاد برای هر طرف و طرفهایی که تعهدات خود را نقض کنند ایجاد میکنیم و اجازه پیشبرد مسیر همزمان تعامل و فشار را نمیدهیم. درصورتیکه مذاکرات به نتیجه موردنظر برسد، قدرت تصمیمگیری و اجماعسازی در داخل کشور را نیز داریم و این همان اصل واکنش سریع در سیاست خارجی است که کمتر استفاده شده است.
محمدباقر قالیباف: اشاره کردم ضعف اساسی ما در مدیریت است، در حوزه روشهای موجود اگر مدیر قوی، باتجربه و آگاه باشد از این ظرفیتها استفاده میکنیم. آقای فکری بعضی از فرصتهای در دسترس در این زمینه را توضیح میدهد.
علی فکری – مشاور: موضوع را در قالب برنامه سیاست خارجی آقای قالیباف پیش میبرم که موضوع استفاده از ظرفیتهای روابط اقتصادی خارجی با کمک گرفتن از ابزار دیپلماسی اقتصادی است. کار در صورتی انجام میشود که یک دولت قوی در حوزه اجرا، پای کار باشد و کار را به اجرا دربیاورد. مستحضر هستید که جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت، رشد فزاینده سرمایه اجتماعی بعد از «طوفان الاقصی» و بهویژه بعد از ضربه «وعده صادق» داشته است. وقتی این اتفاق افتاد سرمایه اجتماعی مقاومت از بُعد کیفی و کمی گسترش یافت و رشد فزایندهای داشت و اکنون پروژههایی در این حوزه میتوان تعریف کرد که میتواند در توانمندسازی محور مقاومت استفاده شود.
عراق بهعنوان یکی از شرکای اصلی ما در منطقه و یکی از همسایگان ما است و پایدارسازی روابط اقتصادی با این کشور یکی از پروژههای مدنظر ما است ازاینرو با محوریت بخش خصوصی و با حمایت دولت، سرمایهگذاریهای مشترک را دنبال میکنیم. در این مرحله ما درواقع هدف یک میلیارد دلار را برای آن در نظر داریم.
صدور خدمات فنی و مهندسی به منطقه عراق، سوریه و لبنان بخش دیگری از سیاستها است که البته درباره برخی دیگر از کشورهای همسایه نیز این ظرفیت ایجاد شده است. قانون حمایت از تأمین مالی تولید و زیرساختها اخیراً با زحمات آقای قالیباف و همکاران ایشان در مجلس تصویب و ابلاغ شد که تا میتوانیم این کار را تا سقف 2 میلیارد دلار تعریف کنیم که به توسعه اقتصادی کشور، ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش صادرات و از سوی دیگر به توانمندسازی محور مقاومت بیانجامد.
پروژه مهم دیگر، کریدورها هستند که در بخش شمالی-جنوبی و شرقی-غربی تعریف شده و فرصتی استثنایی برای جمهوری اسلامی ایران است. در سال اول میتوان بلافاصله از منابع در اختیار در این زمینه استفاده کرد که تنها نیازمند یک دولت پای کار و اجرایی است در این زمینه رقم 2 میلیارد دلار را در نظر داریم که البته ظرفیت، بسیار بالاتر است. موضوع کار نیز صرفاً ریل و جاده نیست بلکه ترانزیت برق، انرژی، گاز و در کنار آن ان ایجاد خوشههای صنعتی و زنجیرههای ارزش نیز مهم است.
برنامۀ سیاستخارجی دکتر قالیباف تبدیل ایران به منطقهای برای همکاری اقتصادی قدرتهای نوظهور است
اصل اساسی این حوزه این است که ایران را تبدیل به منطقهای کنیم که قدرتهای نوظهور در آن با هم همکاری و همافزایی داشته و از این طریق پروژههای واقعی ایجاد کنیم، نه رقابت مخرب. توسعه مکران هم بحث بعدی است که همه میدانند یک منطقهای کمتر توسعهیافته بوده اما با ظرفیتهای موجود، امکانی که سیاستهای کلی اقتصاد دریامحور برای آن تعریف کرده و تصمیم و برنامهای که وجود دارد میتواند به مرزهای اقتصادی تبدیل شده، مرزهای جنوب شرقی کشور را تبدیل به دروازه توسعه کشور کند. پروژههایی هم که برای آن تعریف شده، امکان اجرایی دارد. ما نیازمند دولتی هستیم که سریعاً و باقوت کار را آغاز کند. تولید فراوردههای پتروشیمی انتقال گاز مایع، اعلام منطقه آزاد مشترک و توسعه بندرها و تجهیزات بندری نیز موضوعی قابل بررسی است.
رئیسجمهور، برای موضوعات مهم دیپلماسی، باید قدرت ساختن اجماع در داخل را داشته باشد
محمدباقر قالیباف: همانطور که میدانیم امتداد مسائل سیاست داخلی در سیاست خارجی است چنانچه امتداد مسائل سیاست خارجی نیز در سیاست داخلی است و اثرگذار خواهد بود. یکی از ضعفهایی که از گذشته داشتیم، پروندههای باز متعددی است که اجرایی نشده و بعضاً بیش از 10 سال است که از زمان آن گذشته اما علیرغم تبدیلشدن آن به قرارداد، عملیاتی نشده است. نکته مهم در حوزه سیاست خارجی، قدرت اجماعسازی در درون کشور برای موضوعات مهمی است که منافع ملی و امنیت ملی ما را در برمیگیرد. ما در سالهای گذشته مرتب در چالش بودهایم ازاینرو رئیسجمهور باید بتواند با نخبگان جامعه برای این حرکت اجماع داشته باشد.
ابراهیم متقی – کارشناس: اخلاق حرفهای یک امر بسیار دقیق در فضای توسعهیافتگی و دولت مدرن است. اخلاق حرفهای تابعی از شرایط محیطی، ساختار موجود و نقشی است که فرد باید ایفا کند. آقای قالیباف نقشهای زیادی در کشور ایفا کرده است. ارزیابی من این است که ایشان در دو حوزه، دو تحول بنیادین را ایجاد کردهاند که در این 45 سال کمتر دیده شده است. اول در نیروی انتظامی بوده که واقعاً اعتبار و اقتدار بیشتری به آن داده شد، نیروی انتظامی در فضای رویارویی با مردم قرار نگرفت و اقتدار آن بازدارنده بود. نکته دوم مربوط به دوران شهرداری است که تهران متحول شد و دوران تاریخی بسیار خوبی داشتیم و این تمایز به چشم میخورد. نکته بعدی این است که با توجه به این دو حوزه موفق، آیا فرد باید در همان عرصهها، فعالیت کند و یا در عرصههای دیگر هم میتواند فعالیت داشته باشد. اخلاق حرفهای میگوید فرد باید در حوزهای فعالیت کند که شاگردی آن را کرده و علم و تجربه آن را دارد، کار اجرایی باشد و بر اساس آنچه آموخته است. آقای قالیباف بعدازاین دوران به مجلس رفت و در دوره اخیر نیز مجدد کاندید شد و در ادامه رئیس مجلس شد.
امروز برای من و شهروندان این سؤال وجود دارد که آیا هر جا توزیع قدرت وجود داشته باشد باید مشارکت کنیم و یا نگاهمان باید نسبت به ساخت قدرت، نگاهی تراکمی و انباشتی باشد. بهویژه که پیام صریح حضرت آقا خطاب به نمایندگان مجلس را داشتیم که فرمودند وقتی وارد فضای مجلس شدید، دیگر انگیزه نداشته باشید که بخواهید در دولت بیایید و مشارکت و نقش یابی کنید و این یک مسئله جدی است که آیا نگاهی که در ارتباط با فضای مدیریتی وجود دارد، نگاه مرحلهبهمرحله و در هر دورانی یک شغل است؟ شما در بحث مربوطه به برنامه و کارنامه خود در حوزه مدیریت این برنامه، کارنامه موفق داشتهاید اما اخلاق حرفهای که یک امر ضروری برای مدیریت اجرایی بوده و بخشی از کلام صریح حضرت آقا است که این فضای دوگانگی حرکت از مجلس به دولت و از دولت به مجلس توسط افراد دنبال نشود، را در ارتباط با آقای قالیباف کمتر دیدهام.
آقای قالیباف دست بیقرار و ذهن بیقرار برای نقش یابی در حوزههای اجرایی و مسئولیتی و با توجه به اینکه در دو حوزه موفقیت منحصربهفرد داشتند، دارد. من نگرانم که این موفقیتهای گذشته در آینده تحتالشعاع وضعیتی قرار گیرد که شاید انسان در آن تجربه و یا نقش چندانی در دوران گذشته نداشته باشد. نقشی که ایشان در فضای مجلس داشتهاند یک دوره آزمون و خطا بود و اکنون که به عرصه ثبات رسیده، انتظار داشتیم با توجه به توضیحاتی که در مجلس دادند، در این حوزه باقی بمانند. آیا این توصیه حضرت آقا برای نمایندگان مجلس، برای رئیس مجلس نخواهد بو؟ یا رئیس مجلس باید بیشتر به این موضوع توجه کند؟
پس از شهادت آیتالله رئیسی، نگرانیم برنامۀ هفتم پیشرفت روی زمین بماند و ریل کشور به دهۀ سابق بازگردد
محمدباقر قالیباف: آقای دکتر متقی حکم استادی بر گردن من دارند. من صریح پاسخ میدهم لذا برداشت خودبینی نشود. حتماً اینکه میفرمایید صحت دارد که من در مجلس بهعنوان خدمتگزار نماینده شدم و بعد مجدداً در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردم. ما حرکتی را در جبهه انقلاب و در شکلگیری مجلس یازدهم آغاز کردیم که ادامه آن تشکیل دولت شهید رئیسی بود. ما با هم مسیر کار را پیش بردیم و خلاصه همکاری بین نخبگان، دولت و مجلس، تصویب برنامه هفتم بهعنوان یک میثاق ملی و قانون، خروجی آن بوده و امروز تنها سند ما است. چشمانداز 20 ساله کشور نیز در سال 1404 تمام میشود. این برنامه، اجرایی، قابل اجرا و دقیق است.
در ادامه، اتفاق و تقدیر الهی اینگونه بود که شهید رئیسی از جمع ما جدا شد و ما ماندیم و یک برنامه و یک جبهه انقلاب و جمع دوستانی که باید مسیر را طی کنند. ما نگرانیم که اگر مسیر پیش نرود دومرتبه ریل حرکت کشور متوقف شده و به دهه 90 بازگردد. دههای که 26 برابر نقدینگی را فقط در حوزه اقتصادی افزایش داد.
بهجای مطالبهگری در مجلس، خودم را در معرض فشار کار و پاسخگویی در دولت قرار دادم
من در یک دوراهی قرار گرفتم، دوراهی که به معنای قدرتطلبی نیست. من یک رئیس قوه بودم و بااقتدار 198 رأی گرفتم، قانون اساسی نیز این اختیار را به مجلس داده که از همه قوا مطالبه کنم و بایستم و بهزحمت بعدی هم نیفتم اما وقتی دیدم دوستانی که به این عرصه آمدهاند و میخواهند نمایندگی کنند تا در این نقطه حساس کشور، از مشکلات سخت موجود عبور کنیم، احساس کردم آمادگیام نسبت به بقیه بیشتر است. من از راحتطلبی فرار کردم. بهجای اینکه مطالبه گر باشم خود را در معرض پاسخگویی، زحمت و فشار کار قراردادم. مگر اداره قوه مجریه چه میخواهد؟ اول تخصص، قدرت حکمرانی و علم حکمرانی.
۴۵ سال از عمرم را یا در ساختن کشور گذاشتم، یا در جنگ و دفاع برای کشور
من 35 سال در این موضوع شاگردی و معلمی در دانشگاه کردهام و کتابهایم در این حوزه است. کشور امنیت عمومی و نگاه درست در حوزه فرهنگی و اجتماعی میخواهد که نماد یک دولت محلی است و نمونه آن را در شهرداری تهران دیدهاید و این همان چیزی است که کشور برای تحول میخواهد. امروز بیشترین سازههای کشور مثل سد کرخه، ریلگذاری و انتقال گاز از پارسیان تا تبریز در دورانی قرارگاه سازندگی پیش رفت. از سوی دیگر ازآنجاییکه عمری در جنگ بودهام، درک درستی از امنیت و دفاع دارم. در هوافضا هم دیدهاید که چه اقداماتی در حوزه تکنولوژی و طراحی عملیات صورت گرفت. من 45 سال زندگی شخصی کردم اما 45 سال با همه مجموعههایی که اشاره کردم، زندگی کردم.
من معتقدم خود را عرضه کرده و دقیقاً اخلاق حرفهای را رعایت کردهام و تصور میکنم نسبت به این کار آگاهی، تجربه و کارنامه نسبت به سایرینی دارم که امروز در معرض هستند. من با کمک مردم عزیز میتوانم این تحول را رقم بزنم.
حتماً تا قبل از ۸ تیرماه باید در جبهۀ انقلاب به وحدت برسیم
ابراهیم متقی – کارشناس: آیا امکان کنارهگیری بعد از مناظرات از سوی شما وجود دارد؟
محمدباقر قالیباف: همین دیروز در دیداری که با ستادها داشتم گفتم ما بچه انقلابیم و گفتم اخلاق را رعایت کنید، دوم اینکه حتماً ما در جبهه انقلاب قبل از 8 تیر باید به یک فرد برسیم و در صحنه کار را دنبال کنیم که این عقلانیت، گذشت و محبت حتماً در جبهه انقلاب وجود دارد و اتفاق خواهد افتاد.
نامزد اصلح، علاوهبر نزدیکی به ارزشهای انقلاب، باید کاربلد و باتجربه هم باشد
فؤاد ایزدی – کارشناس: یکی از دانشجویان در دیدار روز گذشته با حضرت آقا نکتهای درباره انتخابات خواستند و ایشان در پاسخ فرمودند نزدیکتر بودن به ملاکهای انقلابی و به کسی رأی بدهیم که به ملاکهای انقلابی نزدیکتر باشد. در بین این 6 نامزد، کم نیستند افرادی که بیان آنها انقلابی است لذا در بین مخاطبان این شک و شبهه ایجاد میشود که به چه کسی رأی بدهیم بهخصوص که ادبیات انقلابی زیاد است.
پیام حج رهبر معظم انقلاب نیز دیروز منتشر شد و یکی از ملاکها اینجا آورده شده که میفرمایند امسال مسئله برائت برجستهتر از گذشته است که دولتها و ملتها در قبال رژیم صهیونیستی و حامیان آن بهویژه آمریکا باید در قول و عمل، خود را نشان دهند و عرصه را بر جلادان تنگ کنند. وظیفه برای ملتها و دولتها دیده شده که قطعاً جمهوری اسلامی نیز باید پیشگام باشد.
از سوی دیگر، لایحه برنامه هفتم تصویب شده و شما نیز درگیر آن بودید. در بند الف ماده 100 فصل سیاست خارجی به طراحی و اجرای اقدامات دیپلماتیک در جهت تحقق اصول قانون اساسی بهویژه در بُعد مبارزه با استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی تأکید شده است.
اکنون آیا در بین این 6 نامزد خود را نزدیکتر به این ملاک میدانید یا خیر؟ و اگر شما نزدیکتر هستید، برنامهتان برای اجرای این حکم برنامه هفتم توسعه چیست؟
محمدباقر قالیباف: شما بیان را ناقص گفتید. ایشان فرمودند به ملاکهای انقلاب نزدیکتر باشند اما قبل از آن گفتند هم به کار آشنا باشند و سابقه کار داشته باشند یعنی دو ملاک هم باید باشد که کاربلد بودن و داشتن تجربه کار است که این تفسیر من است و در کنار آن ملاکهای انقلابی هم داشته باشند.
فؤاد ایزدی – کارشناس: آیا شما بین 6 نفر، در هر 2 مورد رتبه یک هستید؟
پایهگذاری شهرکهای موشکی در ایران یکی از توفیقات خدمت من در نیروی هوایی بود
محمدباقر قالیباف: من این ادعا را ندارم. یکی از افتخارات من هم این است که هیچگاه در حوزه مبارزه با رژیم صهیونیستی علیرغم همه مسئولیتهایی که داشتم غافل نبودهام. بنده توفیق خدمت در هوافضا داشتم و سردار حاجیزاده در یکی از صحبتها، حدود 7 سال قبل گفت نقش فلانی در حوزه موشکی و تحولات این حوزه نقشی بود که باعث پایهگذاری این حرکت شد. امروز چه چیزی مهمتر از اینکه شعار و عمل، خروجی این کار است.
حداقل اینگونه است که زمانی که شهید سلیمانی مسئولیت جبهه مقاومت را بر عهده داشته، بیوقفه انجام وظیفه، تلاش و مشورت میکردم و سفر میرفتم و حضور داشتم که چیز روشنی است. این موضوع را اگر داخلیها ندانند، دشمنان ما خیلی دقیق میدانند که به آن افتخار میکنم.
اولویت ما در منطقه حتماً تقویت جبهۀ مقاومت خواهد بود
اولویت ما در منطقه، تقویت جبهه مقاومت است. این جبهه صرفاً نگاه امنیتی و نظامی نیست بلکه این جبهه الگویی است که همه استراتژیهای بخشی در آن قرار دارد و حتماً در حوزه توسعه و رشد اقتصادی مهم است. این نمونهای از الگوی انقلاب اسلامی است که در منطقه جنوب غرب آسیا و در کشورهای اسلامی است. اگر تا دیروز فلسطین موضوعی در حوزه جهان اسلام بود امروز به موضوعی در جهان و برای همه بشریت مطرح شده و به دانشگاههای آمریکایی و اروپایی راه یافته است.
در ماده 100 و 101 برنامه هفتم، این موضوعات پیشبینی شده است. سؤال شد آیا کسی هست که این برنامه را که با دقت نوشته شده اجرا کند و اجازه ندهد به سرنوشت 6 برنامه گذشته گرفتار شود که تنها 30 درصد آنها عملی شد؟ من همواره نشان دادهام که در خط اول حفظ ارزشها بودهام.
من یک بچه انقلاب بودم که به ناجا رفتم و همه توقع داشتند طرحریزیام بر اساس تهدیدمحوری باشد اما من همه اساتید دانشگاه را جمع کردم و گفتم رویکرد من در امنیت عمومی، جامعهمحوری است. نتیجه این بود که اقتدار داشتیم اما با مردم درگیر نشدیم و این رویکرد پلیسی بود که در خدمت مردم بود.
سیدمحمدکاظم سجادپور – کارشناس: توازن مفهومی است که به آن توجه دارم. مفهوم توازن در زندگی فردی و ملی برای ما کلیدی است که باید بتوانیم آن را بین اجزا و موضوعات مختلف ایجاد کنیم. پرسشی که با توجه به این مفهوم دارم این است که در صحبتهای شما بر مفهوم ظرفیتها بسیار تکیه میشود و بسامد این لغت زیاد است. چگونه میتوان بین این ظرفیتها و واقعیات توازن ایجاد کرد؟
به گذر هوایی و اتصال شرق و غرب اشاره کردید اما دشمنان ما برای دور زدن ایران و برای بالفعل نشدن خطوط ارتباطی، تلاش سیستماتیک را دنبال میکنند لذا شما چگونه این توازن را ایجاد میکنید؟
نکته بعدی توازن در عرصه خارجی، در عرصه منطقهای و بینالمللی است. از منظر برخی کارشناسان، نگاه منطقهای ما عمدتاً به سمت بخشی از پیرامون ما است و همه پیرامون ما مدنظر نیست. ما کشوری هستیم که از شمال، جنوب، شرق و غرب ظرفیت داریم اما تمرکز در غرب سرزمین ما بوده و در شرق، شمال و در مواردی در جنوب توازن لازم وجود نداشته است. برنامه شما برای ایجاد توازن در حوزه سیاست خارجی با توجه به اهمیت شرق کشور به لحاظ چالشهای موجود آن، چیست؟
در سطح بینالمللی برخی بر این باورند که باید در سطح بینالمللی توازن ایجاد کنیم. تحریمها را نیز نمیتوان بهصورت کلی بررسی کرد و احتیاج به چارچوبهای متوازن عملی دارد که باید دید برنامه شما در این زمینه چیست.
بحث سوم توازن داخلی است. کشور ما کشوری است که دیدگاهها در یک جبهه و گرایشهایی که نسبت به جهان وجود دارد، متضاد است و نگاههای باز و بستهای وجود دارد لذا لازم است توضیح دهید تا تصویر بهتری داشته باشیم که تمرکز شما روی پیشرفت و توسعه و نوشتارهای شما در این حوزه از حکمرانی چیست که بدون توجه به مفهوم توازن سخت است.
محمدباقر قالیباف: توازن قطعاً یک موضوع کلیدی است که به آن توجه داریم که اگر توجه نکنیم نمیشود. حضرت آقا میفرمایند مکتب امام(ره) بر مبنای عقلانیت، معنویت و عدالت است لذا توازن آنها با هم موضوعیت دارد. ظرفیتهای بالقوهای در کشور است که باید بالفعل شود. مدیر قوی و کارآمد یعنی همین. یعنی باید بتواند یک مشکل را تبدیل به مسئله کند و برای آن، قدرت حل مسئله داشته باشد.
(در این بخش محمدباقر قالیباف تصویری از خطوط هوایی اطراف ایران نشان داد که اغلب هواپیماها برای عبور و مرور، کشور ما را دور میزنند) شما به بحث هوایی اشاره کردید. این ایران است و پروازهایی است که دو روز قبل از سایت هوایی برداشتم. با توجه به آشنایی که در حوزه هوانوردی دارم میگویم اینها حجم عبوری از اطراف کشور است که همانطور که میبینید اصلاً 2 درصد هم از روی ایران عبور نمیکنند. چرا؟ چون ضعف مدیریت و عدم آگاهی از این موضوع داشتهایم. 40 سال است که فرودگاه امام(ره) در حال ساخت است و افراد آن بازنشسته شدهاند. امروز بیش از 6 میلیون نفر از هموطنان ما به این فرودگاه میآیند که با یک پرواز به کشورهای همسایه که هاب شده میروند و مجدداً به سمت سفر بعدی ترانزیت میشوند.
تهران از لحاظ مختصات جغرافیایی بهینهترین نقطه برای فرود است که کالکشنها را اینجا داشته باشند و بدون اینکه ویزا بخواهند در سالن ترانزیت بمانند و کارشان انجام شود. نتیجه این است که این کار میتواند درآمد داشته باشد. هواپیماها میتوانند اینجا سوخت بزنند، کترینگ بگیرند و مسافران تغییر مسیر بدهند. با درآمد ناشی از این اتفاق، در کمتر از یک دهه همه فرودگاه امام(ره) ساخته میشود. من زمان افتتاح فرودگاه امام(ره) فرمانده ناجا بودم که آن زمان گفته بودم افتتاح صرفاً یک فرودگاه با احداث یک جاده اما بدون بقیه سیستم غلط است.
حکمرانی درست چیست؟ مستضعف و مستکبر در حکمرانی به چه معنا است. مستضعف کسی که نتواند ظرفیت بالقوه خود را بالفعل کند و مستکبر کسی است که قدرت این موضوع را از او بگیرد. اصلاً کار یک مدیر در یک مجموعه تبدیل ظرفیت بالقوه به بالفعل است.
امروز قریب به 50 درصد انرژی که از روابط استحصال میکنیم را قطع میکنیم. در حوزه منطقهای میتوانیم این کار را انجام دهیم که در سطوح بینالمللی در سه سطح و در حوزه ما در 6 سطح همه با هم کاملاً اثرگذار بوده و از فرصتهای ظرفیت منطقه هستند. امروز بیشک جمهوری اسلامی ایران قدرت بلامنازعه در منطقه است. امروز پیمانهای بریکس، شانگهای و عضویت در اوراسیا را داریم که از کشورهایی هستند که در متغیرهای موجود در نظم جهانی بوده ما میتوانیم با ایجاد همجهتی با آنها، کار را پیش ببریم.
اشاره کردم رئیس دولت در حوزه مشکلات داخلی باید قدرت اجماع سازی داشته باشد که اگر نداشته باشد همین نکته که گفتید رخ میدهد یعنی ظرفیتها از بین میرود. هرکجا هم که بوده اگر اتفاق افتاده به خاطر همین بوده است. در شهرداری پیش از من و بعد از مدیرانی بودهاند و شرایط را دیدهاید.
ابراهیم متقی – کارشناس: فضایی که ایران در نظام منطقهای و بینالمللی دارد، بخشی از حوزه تخصصی، آموزشی، پژوهشی و تدریس شما است. نگاه بسیاری از نظریهپردازان این است که ایران در یک وضعیت تنهایی ژئوپلیتیکی قرار دارد. تصویری که در رابطه با تردد هوایی نشان دادید این تنهایی ژئوپلیتیکی را بیشتر نشان داد. بخشی از این تنهایی ژئوپلیتیکی مربوط به موضوعاتی است که حل کردن آن کار زمانبری است. بخشی از اعتماد در چارچوب قالبهای هویتی، مذهبی، نژادی و تاریخی شکل میگیرد. ما در ارتباط با این موضوعات با بسیاری از کشورهای منطقه بهویژه جهان عرب یک فضای تمایز داریم.
یک ضرورت بسیار جدی امنیت سازی، موازنه قدرت است. همانطور که در حوزه داخلی اجماع سازی از نظر شما مهم است که میتواند بهمثابه قدرت باشد، در فضای سیاست خارجی نیز این نگاه را داریم. بحثی که وجود دارد این است که ما یک اصول و قواعد بنیادین داریم که بخشی از آن مقاومت است که بخشی از قدرت ما نیز مربوط به مقاومت است. بخش دیگر خوداتکایی و خودکفایی است که در حوزه صنعتی و راهبردی بهدست آمده است. بخش دیگری مربوط به فضای کنش ارتباطی است.
امروز ما با چالش جدی متقاعدسازی دیگران روبرو هستیم. در بحثهایی که مطرح میشود میگوییم «باید اینطور شود» اما هیچگاه اینگونه نخواهد شد چراکه منطق جهان، منطق مبادلهای، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. ما یک قدرت جهانی نیستیم که بگویم «باید» و بشود. حتی آمریکا هم که یک قدرت جهانی است، اگر امروز بگوید «باید»، ممکن است نشود ازاینرو امروز همه چیز به فضای موازنهای مربوط است.
معتقدم موازنه سازی ناشی از تولید قدرت است و قدرت این نیست که ابزار ایجاد هراس داشته باشیم بلکه قدرت این است که مطالبه ابزار ما را داشته باشند و ما را بخشی از هویت و امنیت خود بدانند. این بخش از سیاست خارجی را با توجه به تضادهایی که در محیط منطقهای وجود دارد، بحث مربوط به انگاره ایران، مقاومت، نقش یابی قدرتهای بزرگ و موازنه یعنی متعادلسازی این تعارضها از طریق معادله قدرت چگونه میبینید؟
اولین نکتهای که میخواهم بدانم این است که معادله قدرت از منظر شما در حوزه سیاست خارجی در چیست؟ در حوزه سیاست داخلی به اجماع سازی در سطح گروههای هویتی، نسلی، مذهبی و اجتماعی اشاره کردید که پیشینه این کار را نیز داشتهاید. در عرصه سیاست خارجی آن را چگونه تبیین میکنید؟
محمدباقر قالیباف: ما در حرکت خود باید به دنبال شناسایی دشمن مشترک، دوست مشترک و منافع مشترک باشد. دکتر سجادی درباره ابزار قدرت گفتند که ما در حوزه جنوب غرب آسیا بیشتر به سمت غرب کشور رفته و از حوزه شرق فاصله گرفتهایم. آیا معنی آن این است که ظرفیت نداریم؟ خیر. ما نباید بگوییم هستیم اما غریبیم چراکه در این موقعیت جغرافیایی نمیتوانیم غریب باشیم و اگر خودمان هم بگوییم غریبیم، بقیه میگویند اینجا مهم است و نسبت به آن طمع دارند.
رویکرد ما در شرق کشور عمدتاً سیاسی-امنیتی است اما آیا ما این را خواستیم؟ خیر. وقتی یک غده سرطانی است که به دنبال ناامن کردن و باز کردن پای آمریکا و انگلیس به اطراف کشور ما است، قاعدتاً رویکرد ما سیاسی-امنیتی میشود. وقتی به شرق نگاه میکنیم حتماً باید رفتار ما ایرانی، اسلامی، زبان فارسی و تمدنی باشد و ارتباط ما اینگونه است.
نمیگذاریم اردوگاه غرب با کریدور آیمک، ایران را دور بزند
وقتی از تمامی ظرفیت کشور میگوییم یعنی ترانزیت در شرق و غرب وجود دارد و این فرصت است. روسیه، چین، هند، پاکستان، کشورهای آسیای میانه و ایران؛ مجموعه این کشورها را ببینید. ایران در ارتباط با بقیه کشورها کلید طلایی است یعنی این کشورها همه با هم چالش جدی دارند و ایران با همه اینها دوست مشترک است که فرصت بزرگی برای ما است که استفاده کنیم اما ضعف مدیریت و ضعف شناخت جلوی آن را گرفت.
کریدور آیمک از طرف کشور هند در چابهار قرار است به سمت امارات، عربستان، اردن، حیفا و سپس یونان برود که اگر این مسیر ترکیبی فراهم شود یعنی دور زدن ایران و ما نباید اجازه دهیم ایران دور بخورد. در کریدور شمالی و گذر هوایی هم همین است. این توان ذاتی ما است و ما در یک قدمی این موضوع قرار داریم.
ما باید بتوانیم بهگونهای رفتار کنیم که بتوانیم امنیت و اقتصاد را محور مشترک با کشورهای همسایه قرار دهیم و در این حوزه دوست مشترک باشیم و همچنین بتوانیم دشمن مشترک را نشان دهیم و بگوییم منافع مشترک ما چیست. دستگاه دیپلماسی ما تاکنون یا ضعیف بوده، یا آگاه نبوده و یا توان استفاده از ظرفیتها را نداشته است.
بر این باوریم که همه توان دستگاههای دولت چهاردهم برای ایجاد تحول در کشور یک طرف و توان دستگاه دیپلماسی یک طرف دیگر قرار دارد که میتواند کار را پیش ببرد و این سیاست قطعی دولت ما خواهد بود. ما هرگز در انفعال ژئوپلیتیکی نیستیم.
فؤاد ایزدی – کارشناس: از واژه شناخت در صحبتهای شما زیاد استفاده شد و فرمایش شما این است که ضعف مدیریتی در کشور وجود داشته است. برای اصلاح این ضعف شناختی چه باید کرد. شما استاد دانشگاه بودهاید و وقتی زیادی برای تربیت دانشجو گذاشتید آیا از وضعیت آموزش دیپلماتها راضی هستید؟ منظور از دیپلمات صرفاً دیپلماتهای وزارت خارجه نیست بلکه تمام دیپلماتها از همه دستگاهها. ما اگر نیروی کارآمد دارای شناخت نداشته باشیم، هرچه هم مدیر توانمند باشد، نمیتواند بهتنهایی کاری انجام دهد.
برخی کشورهای همسایه در حوزه آموزش دیپلماتها بسیار کار کردهاند و وضعیت فعلی آنها با 15 سال پیش بسیار متفاوت شده است. آیا شما از وضعیت فعلی ما راضی هستید و اگر راضی نیستید برای آن چه میکنید؟
سیاستمردان بدون توجه به حرف نخبگان تصمیم میگیرند، نتیجه میشود ارز ۴۲۰۰تومانی
محمدباقر قالیباف: معتقدم باید تصمیم سازی را بر عهده نخبگان بگذاریم که در این حوزه ضعیف هستیم. متأسفانه تصور میکنیم هر کجا هستیم علامه دهر هستیم و فرقی میان تصمیمگیری و تصمیم سازی قائل نیستیم. برخی در اتاقهای دربسته مینشینند و تصمیمهای خلقالساعه میگیرند. برای مثال اساس ارز 4200 تومانی که یکشبه ایجاد شد، مشخص نیست. امروز حال نخبگان خوب نیست چراکه مورد توجه مسئولان نبودهاند. باید با اشتیاق دانشجو تربیت شود. متأسفانه ما فقط ذهنها را پر میکنیم اما معلوم نیست مهارت هم دارند یا خیر.
آموزشوپرورش اساس تربیت در کشور ما است اما همانطور که میبینید وزارت آموزشوپرورش در طول 20 سال گذشته 17 وزیر و سرپرست داشته درحالیکه یک بقالی هم اینگونه اداره نمیشود. اینکه میگویم مدیری قوی میخواهیم به همین معنا است. متأسفانه ما از ظرفیتها استفاده نمیکنیم. اساس انقلاب اسلامی، مردم هستند اما ما مردم را در تحول حذف کردهایم. بنده هر کجا بودهام با این دو عنصر تحول صورت دادهام؛ تصمیم سازی را فرد دیگری انجام داده و برای اجرا مردم را مشارکت دادهام.
سامانه 110 کار فنی، تخصصی و زیرساختی بود که با حضور نخبگان راهاندازی و به مردم خدمات داده شد البته درواقع مردم در تأمین امنیت مشارکت داشتند. در شهرداری و هوافضا هم اینگونه بوده است. متأسفانه امروز مردم را حذف کردهایم و فکر میکنیم توان نداریم.
امروز قطعاً از وضعیت تربیت و آموزش راضی نیستیم که در این حوزه در دستگاه دیپلماسی به دلیل نوع نگاهها، قابلیتهای بیشتری را هم نیاز داریم. قطعاً موضوع آموزش و تربیت را در دستگاههای داخلی به خاطر رشد اقتصادی که بهرهوری در آن مهم است پی میگیریم. بهرهوری یعنی نخبگان، دانشگاه و مردم و به معنای تصمیمگیری در اتاقهای بسته نیست.
سیدمحمدکاظم سجادپور – کارشناس: شما روی مدیر خیلی تأکید دارد اما تصور نمیکنید در کنار مدیریت چارچوبهای سیاستگذاری حائز اهمیت است؟ آیا نقشهای که از خطوط هوایی نشان دادید، ناشی از دو سیاست نبوده است؟ نخست سیاست دشمنان ایران که کشور ما را بهصورت تدریجی و با برنامه از ظرفیت جغرافیایی حذف کردهاند و دوم سیاست بیتوجهی نسبت به اتفاقی که در حال رخ دادن است درحالیکه باید آن را جدی گرفت.
این سؤال را دارم که وضعیت هوایی پیشازاین چگونه بوده و چرا اینگونه شده و چطور میتوان آن را تغییر داد؟ شما روی سیاستها تکیه دارید یا مدیران؟ ما با کثرت دستگاههایی روبرو هستیم که با مناسبات بینالمللی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و دیپلماتیک درگیر هستند. این کثرت در سیاستگذاری خودش یک چالش است و با هم یکی نیست و برداشت واحد و ادراک مشخص ندارند. برنامه شما چیست؟
مدیر قوی به نخبگان و مردم میدان میدهد تا تصمیمسازی کنند و در ادارۀ کشور مشارکت کنند
محمدباقر قالیباف: در حین تأکید بر مدیریت قوی؛ برنامه و سیاست هم مهم است که رویکرد صرفاً این نباشد که این مدیر قوی است و میتواند بستر رشد را فراهم کند. مدیر قوی مدیری است که تصور نکند همهچیزدان است و میتواند خودش تصمیم بگیرد بلکه باید اجازه دهد سایرین و نخبگان تصمیم سازی کنند و او آنقدر آگاه باشد که بتواند بهترین را انتخاب کند تا تصمیم دقیق و شجاعانه گرفته باشد.
مدیر قوی نباید فکر کند با دولتش میتواند این کار را انجام دهد. کتاب «تمرکززدایی» که در دانشگاه تهران در حوزه کشورداری تدریس میشود و چاپ چندم است، حاصل تجربه من است که میگوید مردم باید شهر و کشور را اداره کنند نه دولت. دولت باید نگاه مردممحوری و پیشرفت داشته باشد و دولت باید کار تولی گری انجام دهد نه تصدیگری.
دولت در سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد این نگاه را دارد. وقتی حرف از مدیر قوی میزنم به این معنا است که وضعیت فعلی ادامه نیابد و بفهمد که باید توازن میان ایران، کشورهای اسلامی، دنیای علم و دانش جدید را درک کند و توازن آنها را برای ساخت ایران قوی بفهمد. متأسفانه ما از ظرفیتها استفاده نمیکنیم، اولویتبندی در کارمان نداریم و همینها ما را دچار مشکل کرده است.
بروکراسی را با هوشمندسازی و شفافسازی باید مهار کنیم
ما باید بپذیریم، کارشناسی کنیم و ببینیم دشمنان ما چقدر برای ما چالش درست کردهاند و خودمان چه قدر چالشآفرینی کردهایم؟ سیستم بروکراسی را ببینید که خودش خودتحریمی است. اندازهای که این موضوع ما را اذیت میکند، تحریمهای اقتصادی اذیت نمیکند و همینها مکمل هم میشوند. برای رهایی از این وضعیت 4 عنصر هوشمندسازی، مردمیسازی و شفافسازی را میخواهیم تا کارآمدسازی داشته باشیم. معتقدم بخشی از مشکلات بر عهده خودمان است که تصمیم غلط میگیریم و تصمیماتمان پخته نیست.
معتقدم یکی از مشکلاتی که آقای فکری به آن اشاره کرد این است که مدیریت مهم است. ما برای کالای اساسی بهگونهای رفتار کردهایم که دچار مشکل شدهایم. در دهه 90 میتوانستیم با بحثهای پیشآمده، نوع نگاهمان به این موضوع و فرصتهایی که با کشورهایی همچون چین داشتیم، اقداماتی انجام دهیم و تحریمها را تسهیل کنیم. تحریمهای ما تحریمهای تحمیلی آمریکا است نه تحریمهای بینالمللی. بسیاری از شرکتها و کشورها هستند که با آمریکا در تضاد هستند و همین برای ما ظرفیت است. متأسفانه میرویم و شرکتهایی را انتخاب میکنیم که 70 میلیارد دلار با آمریکا مبادله تجاری دارند و میخواهیم 2 میلیارد دلار با ما تجارت کنند که خب این شرکت که منافعش درخطر است این کار را نمیکند. از آنطرف دهها هزار شرکت بینالمللی هستند که با آمریکا تجارت ندارند و میتوانند تجارت با ارزی غیر از دلار داشته باشند و ما قراردادهای یک میلیارد دلاری با آنها منعقد کنیم. ازاینرو با تصمیم سازی است که میتوانیم این کار را پیش ببریم.
من رئیس مجلس بودم ازاینرو دقیق میگویم. در حوزهای 5 میلیارد دلار ارتباط ارزی با روسیه داشتیم و آنها آماده بودند اما دو دستگاه در داخل با هم مخالف بودند که باعث شدند کار پیش نرود. حتی گاهی اختلاف بین دو بخش یا معاونت در یک وزارتخانه ممکن است جلوی اجرای یک قرارداد مهم در حوزه ترانزیت را بگیرد که اینها ربطی به آمریکا ندارد.
رفع تحریم را با قدرت دنبال خواهیم کرد
مردم عزیز! معتقدم ما میتوانیم با اجماع سازی، همدلی و حضور شما با هم این مسیر را طی کنیم، برنامه هفتم میثاق همه ما است و امروز تبدیل به قانون شده و مجلس نیز آن را بهگونهای تنظیم کرده که واقعاً امکان و ظرفیت اجرایی شدن را دارد. گاهی قانون مینویسیم بدون اینکه دقت در اجرایی سازی آن داشته باشیم اما مجلس یازدهم کار را بهدقت دنبال کرد. اقتصاد هر جا نیاز به اصلاح داشت، انجام دادیم و هر کجا نیاز بود، قانون جدید نوشتیم. برای تحول اقتصادی احکامی را در برنامه هفتم آوردیم و امروز تجربه کار هم داریم. امروز فرصت بزرگی برای کار کردن است.
طبیعتاً اولویت ما، رفع تحریم و حل مشکلات حوزه خارجی برای پیادهسازی این برنامه است. در دولت چهاردهم همه دستگاهها یک طرف و دستگاه دیپلماسی یک طرف برای رفع تحریم گام برمیدارند. ما در رفع تحریم بهطور روشن به دنبال انتفاع اقتصادی هستیم و در این مسیر پیش خواهیم رفت./