شهادت شاگرد اول مکتب امام خمینی را به بزرگمعلم این مکتب، یعنی رهبر حکیم انقلاب، تبریک و تسلیت میگویم
شهادت سیدحسن نصرالله، سید شهیدان مقاومت و رهبر شجاع و باتدبیر جبهۀ مقاومت، دل مسلمانان و آزادیخواهان جهان را به درد آورد و یک بار دیگر، خاطرۀ تلخ فقدان شهید سلیمانی را زنده کرد. این بار نیز کثیفترین انسانها، دست به ترور ناجوانمردانۀ یکی دیگر از اولیای خدا زدند که با مبارزۀ مؤثر و ماندگار با بزرگترین دشمنان بشریت بیشترین خدمت را به انسانیت کرد.
شهادت شاگرد اول مکتب امام خمینی را به بزرگمعلم این مکتب، یعنی رهبر حکیم انقلاب، تبریک و تسلیت میگویم و از خداوند متعال استدعا میکنم که ما نیز بتوانیم در کلاس درس این مکتب نمرۀ شهادت را کسب کنیم.
امید داریم شهید سیدحسن نصرالله و شهید حاج قاسم سلیمانی با ظهور حضرت ولیعصر (عج) بار دیگر در پیروزی نهایی جبهۀ حق بر جبهۀ باطل نقشآفرینی مستقیم کنند و از خداوند متعال تقاضا میکنیم دیگر فرماندهان و شهدای مظلوم مقاومت در لبنان را با سید شهیدان مقاومت محشور کند.
پس از عملیات طوفانالأقصی و گشودهشدن جبهههای مختلف بر روی رژیم، ترس پایدار از نبود امنیت در داخل سرزمینهای اشغالی تشدید شد و روند اضمحلال موجودیت اسرائیل سرعت بیشتری گرفت
در حدود یک سال گذشته، شاهد قلاده پارهکردن سگ هاری بودیم که از انسانیت بویی نبرده و انواع جنایتهای بشری را، که تاریخ تاکنون به خود ندیده است، بدون هیچگونه شرمی و بیترس از واکنش جدی بینالمللی مرتکب شده است؛ این دشمن جنایتکار، علیرغم اینکه هیچ محدودیتی در رعایت مرزهای انسانی برای خود قائل نبود، در میدان به اهداف خود نرسیده و شکست خورده است. لذا وارد مرحلۀ جدیدی از جنگ پیچیدۀ ترکیبی شده و تلاش میکند با ترکیب عملیاتهای ترور و جنگ روانی، فرماندهان مقاومت را حذف و شالودۀ ذهنی و پشتوانۀ مردمی جبهۀ مقاومت را تخریب و از این طریق، شکست خود را به پیروزی تبدیل کند. شناخت کامل از طراحی پیچیدۀ دشمن و برنامهریزی دقیق ترکیبی در قبال آن، که إنشاءالله منجر به شکست دشمن خواهد شد، امری لازم است که تلاش میکنم در ادامه به نکات اصلی اشاره کنم. تبیین دقیقترِ آن وظیفۀ نخبگان و تحلیلگران است:
بسیار مهم است که توجه کنیم خلاف تصویری که در ذهن برخی ایجاد شده، این رژیم صهیونیستی نیست که دست برتر را دارد. بلکه برعکس، بهدلیل شکستهای بزرگ، بقا و موجودیت رژیم به خطر افتاده و از روی استیصال و برای جبران شکستهای راهبردی خود، روشهای تاکتیکی ترور و عملیات روانی را در پیش گرفته است. برای اینکه مشخص شود ضعف رژیم صهیونیستی صرفاً یک ادعا نیست باید اشاره کنم که احساس امنیت عنصر حیاتی برای بقای این رژیم محسوب میشود، چراکه این رژیم بر پایۀ وعدۀ رفاه و آسایش به ساکنان سرزمینهای اشغالی بنا گذاشته شده و بدون احساس امنیت هیچ سرمایهگذاری و پیشرفت و رفاهی قابلتصور نیست. عملیات طوفانالاقصی باعث شد توهم امنیت که رژیم صهیونیستی برای ساکنان سرزمینهای اشغالی ساخته بود، بهیکباره فروبریزد. این رژیم با فضاسازی رسانهای بر روی عناصری همچون گنبدآهنین و دیوار حائل و قدرت اطلاعاتی توانسته بود برای ساکنان سرزمینهای اشغالی احساس امنیت خیالی ایجاد کند، بهگونهای که همه بر این باور بودند که هیچگاه در خاک خود در معرض خطر قرار نمیگیرند، اما عملیات طوفانالأقصی به تمام ارکان راهبردی و هویتساز آنها ضربۀ کاری زد و همۀ گزارههای امنیتساز را باطل کرد و باعث شد توهم امنیت به ترس پایدار برای ساکنان سرزمینهای اشغالی تبدیل و بقای این رژیم در معرض خطر جدی قرار گیرد. رژیم برای بقای خود چارهای جز بازسازی توهم امنیت ندارد، لذا ناچار بود وعدۀ حذف حماس و آزادی اسرا و ایجاد دولتی جدید در غزه را بدهد، اما بعد از کشتار گستردۀ مردم غزه، نهتنها به هیچ کدام از اهداف اعلامشدۀ نظامی و سیاسی خود نرسید و نتوانست خیال ساکنان سرزمینهای اشغالی را از خطر غزه آسوده کند، بلکه جبهههای جدیدی از کرانۀ باختری، لبنان، عراق، یمن و حتی ایران گشوده شد. ترس پایدار از نبود امنیت در داخل سرزمینهای اشغالی تشدید شد و روند اضمحلال موجودیت اسرائیل سرعت بیشتری گرفت.
از جنگ نظامی، که رژیم در آن شکست خورده است، وارد جنگ ارادهها شدهایم
بر این اساس، تا زمانی که رژیم صهیونیستی نتواند گروههای مقاومت مانند حماس و حزبالله و دیگر ارکان مقاومت را، که بهصورت یکپارچه عمل میکنند، حذف کند، نمیتواند امنیتی پایدار برای خود ایجاد کند و بیش از گذشته موجودیت خود را در خطر فروپاشی خواهد دید.
این رژیم با کمک تمام حامیان غربی و عربی خود، از هنگامی که به این جمعبندی رسید که توان پیروزی در میدان را ندارد و با حملات هوایی نمیتوان پیروزی راهبردی کسب کرد، طراحی جدیدی را شروع کردهاست که بر اساس آن با نفوذ اطلاعاتی و ترور عناصر مؤثر جبهۀ مقاومت و با جنگ روانی پیچیدهای که در پیش گرفته است، تلاش میکند ساختارهای عملیاتی جبهۀ مقاومت را تضعیف کند. و در ادامه از یک طرف شالودۀ ذهنی نیروهای مقاومت را تخریب و از طرف دیگر برای سربازان و نیروهای داخلی خود تصور پیروزی ایجاد کرده تا از این طریق بتواند در جبهۀ نظامی و راهبردی هم به پیروزی برسد. به عبارت دیگر، ما از جنگ نظامی، که رژیم در آن شکست خورده است، وارد جنگ ارادهها شدهایم و پیروزی از آن کسی خواهد بود که در ارادۀ پیروزیاش خللی ایجاد نشود.
اگر قرار بود با رفتن افراد راه مقاومت به شکست بینجامد، با شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی نباید امروز شاهد اینهمه پیروزی و پیشرفت در جبهۀ مقاومت میبودیم
آنچه گفته شد به معنی شکست رژیم در میدان جنگ نظامی و توان او در عملیات ترور و عملیات روانی است، اما این رژیم در تحلیل خود دچار خطای محاسباتی شده است، که بیتردید باعث شکست دوبارهاش میشود. خطای محاسباتی در این است که جبهۀ مقاومت بر پایۀ مبانی عمیق قرآنی و بر اساس باور به سنتهای الهی ایجاد شده است. گرچه نقش اشخاص در این جبهه حتماً مؤثر است و شهادت بزرگمردی مثل شهید سیدحسن نصرالله لطمهای جدی به جبهۀ مقاومت خواهد زد، اما شهادت اشخاص شالودۀ کار را مختل نمیکند و نهتنها در ارادۀ نیروهای مقاومت خللی ایجاد نمیشود، بلکه براساس متن آیات قرآن کسانی که در انتظار شهادت به سر میبرند با آرامش و اطمینانی که خدا بر قلبهای آنان نازل میکند و با ایمانی بیشتر و ارادهای قویتر جهاد را ادامه میدهند. اگر قرار بود با رفتن افراد راه مقاومت به شکست بینجامد، با شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی نباید امروز شاهد این همه پیروزی و پیشرفت در جبهۀ مقاومت میبودیم. علاوهبر آن، ساختارهای حزبالله در طول چند دهه بهگونهای نهادینه شده است که نقصان نبود فرماندهان فعلی در زمانی کوتاه ترمیم میگردد. بر این اساس، با پیروزی جبهۀ مقاومت در جنگ ارادهها خواهیم دید که ارکان مختلف مقاومت با کمک جمهوری اسلامی ایران، بهصورتی یکپارچه، قدرتمندانه به رویارویی با رژیم ادامه خواهند داد و شکست این رژیم در میدان نبرد استمرار خواهد یافت و درنتیجه تصویر پیروزی در جبهۀ دشمن در مدتی کوتاه فروخواهد ریخت و بهزودی مشخص خواهد شد که ممکن است با عملیات ترور مقاومت ضربه بخورد، اما این پیروزیهای مقطعی و تاکتیکی نمیتوانند جای شکستهای راهبردی را بگیرند و امنیت ازدسترفته باز نخواهد گشت؛ ساکنان سرزمین های اشغالی امید خود را برای آینده بیش از گذشته از دست خواهند داد و سرعت اضمحلال موجودیت اسرائیل شدت بیشتری خواهد گرفت.
بر اساس حکم شرعی رهبر انقلاب درکمک به مقاومت تا هر سطحی که لازم باشد به خود تردید راه نخواهیم داد
نکتۀ مهم دیگری که ضروری است به آن پرداخته شود موضع جمهوری اسلامی در برابر جنایتهای باند ترور صهیونیستی است. ما حمایت از مقاومت را اقدامی بر اساس باورهای عمیق انسانی و اسلامی و همچنین حفظ و تقویت مقاومت را بخشی از ارکان استراتژیک تأمین امنیت ملی و امنیت منطقه در برابر تجاوزگران صهیونیست میدانیم و بر اساس حکم شرعی رهبر انقلاب درکمک به مقاومت تا هر سطحی که لازم باشد به خود تردید راه نخواهیم داد. همچنین معتقدیم رژیم صهیونیستی با پشتیبانیهای نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، مالی، رسانهای و بینالمللی آمریکا اقدامات جنایتکارانۀ خود را طراحی و اجرا میکند و ایالات متحده در تمام این جنایتها شریک جرم است و تا زمانی که رژیم صهیونیستی را مجبور به رعایت چارچوبهای انسانی و بینالمللی نکرده است باید تبعات آن را بپذیرد.