نازی‌های قرن بیست و یکم باید متوقف شوند، پیش از آنکه بشریت در این گرداب ظلم برای همیشه غرق شود

محمدباقر قالیباف، در نشست «پایبندی به حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد برای تضمین صلح و امنیت بین‌المللی» در حاشیه ششمین کنفرانس رؤسای مجالس جهان در ژنو

۷ مرداد ۱۴۰۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم

نمایندگان گرامی،

خانم‌ها و آقایان،

مایلم در آغاز، به نمایندگی از مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران، صمیمانه از حضور ارزشمند هیئت‌های شرکت‌کننده در این نشست مهم تقدیر کنم؛

امروز ما در این سالن گرد هم آمده‌ایم، نه فقط برای تبادل کلمات، بلکه برای برافراشتن پرچم عدالت در برابر طوفانی از ظلم که بشریت را به‌سوی پرتگاه می‌کشاند. در غزه، در این گوشهٔ زخم‌خوردهٔ جهان، فاجعه‌ای در جریان است که نمی‌توان آن را جز با تیره‌ترین ‌صفحات تاریخ بشری مقایسه کرد. ما شاهد ظهور نازی‌های قرن بیست و یکم هستیم. رژیمی که با خونسردی و برنامه‌ریزی، جنایتی را پیش می‌برد که گویی از کابوس‌های مخوف‌ترین جنایات تاریخ بیرون جهیده است. رژیم آپارتاید اسرائیل، در حال رقم‌زدن نسل‌کشی‌ای‌ست که نه‌تنها فلسطینیان را هدف گرفته، بلکه تمدن انسانی را به سُخره گرفته است.

این سخنرانی فریادی است علیه نسل‌کشی غزه و فراخوانی است به‌سوی بیداری جهانی

این سخنرانی فریادی است علیه این نسل‌کشی و فراخوانی است به‌سوی بیداری جهانی. من امروز به نمایندگی از ملت ایران، و به نام هر وجدان زنده‌ای در این کرهٔ خاکی، سخن می‌گویم تا بگویم: نازی‌های قرن بیست و یکم باید متوقف شوند، پیش از آنکه بشریت در این گرداب ظلم برای همیشه غرق شود. امروز، من نه‌تنها از طرف ایران، بلکه از طرف هر انسانی که نمی‌گذارد سکوت، همدست نسل‌کشی باشد، صحبت می‌کنم. بیایید ریشه‌ها، پیامدها و عوامل مؤثر بر این فاجعه را موردتوجه قرار دهیم و قبل از اینکه تاریخ ما را محکوم کند، تصمیم به اقدام بگیریم.

آنچه در غزه می‌گذرد، جنگ نیست؛ یک قتل‌عام سیستماتیک است

خانم‌ها و آقایان

غزه امروز نه یک سرزمین، بلکه یک کشتارگاه و یک صحنهٔ جرم است. کشتارگاهی که با طراحی مخوف و آگاهانه ساخته شده است و انسانیت را در خود می‌بلعد. آنچه در غزه می‌گذرد، جنگ نیست؛ یک قتل‌عام سیستماتیک است.

گزارش تکان‌دهندهٔ فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل، با عنوان: «آناتومی یک نسل‌کشی»، این حقیقت را مانند خنجری در قلب وجدان جهانی فرومی‌کند.  اسرائیل، سیاستی هدفمند برای‌ محو کامل‌ فلسطینیان در پیش گرفته است. بیش از هفتاد درصد خانه‌ها در غزه ویران شده‌اند، بیمارستان‌ها و مدارس به تلی از خاکستر بدل شده‌، و ده‌ها هزار نفر  زیر بمباران‌های بی‌امان مدفون شده‌اند. این آمارها فقط اعداد نیستند؛ این‌ها نام‌های انسان‌ها، زندگی‌ها و رؤیاهایی هستند که با گلوله و آتش از صفحهٔ روزگار محو گشته‌اند.

گرسنگی در غزه، سلاحی عمدی است. مادران با دستان خالی به دنبال لقمه‌ای برای فرزندانشان می‌گردند، و کودکان با شکم‌های گرسنه در انتظار پایان این کابوس به خواب می‌روند و اغلب به بیداری نمی‌رسند.

تک‌تیراندازان اسرائیلی، با دقتی شیطانی، کودکان را شکار می‌کنند؛ گلوله‌هایشان نه به‌سوی

 دشمن، بلکه به‌سوی قلب‌ها و مغزهای کوچک نشانه می‌رود. محله‌ها در یک‌چشم به‌هم‌زدن محو می‌شوند، بمب‌هایی که از آسمان می‌بارند یادآور حملات نازی‌ها هستند. اما این بار، نه بر خاک اروپا، بلکه بر سرزمینی که به‌زور به تسلط نازی‌های قرن بیست و یکم درآمده است.

گزارش سازمان ملل با عنوان: بیش از آنچه انسان بتواند تحمل کند، پرده از جنایات هولناکی برمی‌دارد که حتی تصورشان قلب را به درد می‌آورد: خشونت جنسی سیستماتیک و تجاوز به‌عنوان ابزاری برای درهم شکستن روح یک ملت استفاده می‌شود همچنین در گزارش دیگری نسل‌کشی  به‌عنوان بخشی از یک فرایند حذف استعماری افشا شده است و هدف نهایی این جنایت‌کاران را روشن می‌کند: پاک‌سازی قومی فلسطین، رؤیایی صهیونیستی که در خون و اشک غرق شده است.

دادگاه بین‌المللی دادگستری (ICJ) به رژیم جنایت‌کار و کودک‌کش اسرائیل دستور توقف این جنایات را داده است، و دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو، این بزرگ‌ترین قاتل و جنایت‌کار زمانه را  صادر کرده است. اما این احکام، در برابر مصونیت نازی‌وار اسرائیل، هنوز کاغذهایی بی‌جان محسوب می‌شوند. عفو بین‌الملل از گورهای جمعی و اتاق‌های شکنجه سخن می‌گوید. صحنه‌هایی که انگار از دل مخوف‌ترین صحنه‌های تاریخ به بیمارستان‌های غزه و اردوگاه‌های آوارگان منتقل شده‌اند.

چگونه این جنایت بی‌وقفه ادامه می‌یابد؟ پاسخ در سکوتی نهفته است که از واشنگتن تا لندن و از پاریس تا برلین، مانند طاعونی مرگبار گسترش‌یافته است. وقتی گالانت، وزیر دفاع سابق اسرائیل، فلسطینیان را «حیوانات انسان‌نما» می‌نامد و جهان لب از لب باز نمی‌کند، ما در عمل شاهد مشروعیت‌بخشیدن به این جنایت‌های غیرانسانی هستیم

بمب‌ها بر سر مدارس و بیمارستان‌ها فرومی‌ریزند و قدرت‌های جهانی همچنان به حمایت سیاسی، اقتصادی، نظامی و رسانه‌ای خود از این رژیم ادامه می‌دهند.

در این دریای ظلم و بی‌عدالتی، جمهوری اسلامی ایران چون صخره‌ای استوار ایستاده است

عالی‌جنابان،

در این دریای ظلم و بی‌عدالتی، جمهوری اسلامی ایران چون صخره‌ای استوار ایستاده است.

همهٔ شما مستحضرید که در تاریخ سیزدهم ژوئن ۲۰۲۵، در میانهٔ مذاکرات دیپلماتیک، رژیم صهیونیستی، با همراهی و هماهنگی ایالات متحده در اقدامی مغایر با حقوق بین‌الملل، حملاتی مستقیم به زیرساخت‌های حیاتی جمهوری اسلامی ایران، از جمله تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ثبت شده و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، انجام داد. در این حملات، حدود هزار و صد شهروند بی‌گناه، از جمله چهارده دانشمند برجسته، و ده‌ها زن و کودک به شهادت رسیدند و هزاران نفر نیز مجروح شدند. تنها در  یک مورد، پانزده عضو یک خانواده در حملهٔ هوایی جان باختند. حتی بیمارستان‌ها و زندان‌ها نیز از تجاوزات در امان نماندند؛ در حمله به زندان اوین در تهران، هفتاد نفر جان خود را از دست دادند.

 این اقدامات، نقض صریح مادهٔ ۲ منشور ملل متحد، پیمان‌ عدم اشاعه (NPT)، مقررات حقوق بین‌الملل بشردوستانه و در تناقض کامل با کنوانسیون‌های ژنو، میثاق‌ حقوق بشر و قطعنامه‌های شورای امنیت دربارهٔ منع استفاده از زور و حمایت از غیرنظامیان بود.

این حملات، نه‌تنها تهدیدی علیه حاکمیت و تمامیت ارضی ایران، بلکه هشداری نگران‌کننده برای بی‌ثبات‌سازی امنیت جمعی در منطقه و جهان بود. انفعال نهادهای بین‌المللی در قبال این اقدامات، پرسش‌های جدی دربارهٔ اعتبار و کارایی ساختارهای حافظ صلح بین‌الملل از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاد کرد.

اما ما نه به نهادهای متزلزل بین‌المللی دل بسته‌ایم و نه به وعده‌های توخالی قدرت‌های بزرگ. وقتی رژیم صهیونیستی، این نازی‌های زمانه، به خاک ما تعدی کرد، پاسخ ما نه با کلمات، بلکه با عمل متقابل در چارچوب حق دفاع از خود بود. ضربه‌ای که آنان را به‌زانو درآورد و متقاضی آتش‌بس شدند. این نه فقط یک پیروزی نظامی، بلکه گواهی بر عزم آهنین ماست و پیامی است به جهان که در برابر نازی‌های قرن بیست و یک، تنها قدرت و مقاومت است که می‌تواند زنجیرهای ظلم را بشکند.

ما از غزه دفاع می‌کنیم، نه به‌خاطر جغرافیا، بلکه به‌خاطر انسانیت؛ نه به‌خاطر سیاست، بلکه به‌خاطر وجدان

ما از غزه دفاع می‌کنیم، نه به‌خاطر جغرافیا، بلکه به‌خاطر انسانیت؛ نه به‌خاطر سیاست، بلکه به‌خاطر وجدان. ما به تمام کشورهایی که در برابر این جنایات سکوت نکردند درود می‌فرستیم و جهان وظیفه‌شناسی آنها را تا همیشه به‌خاطر خواهد داشت. جنایت در غزه، تنها یک بحران منطقه‌ای نیست؛ زنگ خطری است برای تمام دنیا. اگر نازی‌های قرن بیست و یک در غزه پیروز شوند، این آتش به دیگر  نقاط جهان نیز سرایت خواهد کرد. اگر امروز در برابر رژیم جنایت‌کار و آپارتاید اسرائیل نایستیم، فردا نوبت دیگر ملت‌ها خواهد بود. تاریخ پر است از نمونه‌هایی که ظلم، وقتی مهار نشود، مانند آتشی افسارگسیخته همه چیز را می‌سوزاند. غزه امروز، خط مقدم این نبرد است؛ نبردی میان انسانیت و بربریت میان وجدان و جنایت.

هر لحظه تأخیر، یعنی مرگ بیشتر و یعنی شریک‌شدن در جنایات این نازی‌های قرن بیست و یکم.

از توجه شما سپاسگزارم.