میراث شهید رئیسی باید برای همۀ ملت ایران باشد و در افقی ملی درک شده و پاس داشته شود
سخنرانی در مراسم سالگرد شهید جمهور و شهدای خدمت
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
بسماللهالرحمنالرحیم
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
سال گذشته در چنین روزهایی، پس از ساعتها بُهت و انتظار، کام مردم ایران و کام همسنگران و دوستان و آشنایان آیتالله رئیسی ازخبر سانحهای دردناک، تلخ شد. ما یک رئیسجمهور پرتلاش و خستگیناپذیر، که از سر صدق و صفا و صمیمیت برای مردم شبانهروز نمیشناخت را ازدست دادیم. نه سنگینی کارها و نه آزردگی ناسپاسان نتوانسته بود کوه استقامت رئیسی را بشکند و این عالم مجاهد را از گرهگشایی در کار مردم باز بدارد.
علاوهبر رئیسجمهور خدمتگزار، وزیر خارجهای جهادگر و امام جمعهای مردمی و استانداری انقلابی و دستاندرکاران حفاظت و پرواز را، که هر کدام در کار خود خبره بودند و مجاهد، نیز از دست دادیم. در عرض چند ساعت، ایران عزیز ما در فقدان این مردان بزرگوار و فداکار، غرق اشک و اندوه شد؛ مردم رئیسی و همراهانش را «شهدای خدمت» نامگذاری کردند؛ تا نشان دهند قدر مسئولانی که با ارزشهای انقلاب نسبت وثیقتری دارند را خوب میدانند. این مردم بودند که در عرض چند ساعت و در طول چند روز، تهدیدی که میتوانست ارکان حکمرانی ایران را به لرزه درآورد، به یک فرصت برای نمایش عقیده، علاقه و اقتدار خود تبدیل کردند. مردم بودند که با هدایت دست پنهان الهی، از سانحهای بیجبران، لحظهای با برکت در عمر انقلاب اسلامی ساختند.
اگر این گواهی رهبر فرزانۀ انقلاب را به یاد بیاوریم که «برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است، بر همه چیز ترجیح داشت» راز و رمز این کشش مردمی هم روشن خواهد شد. مردم بهتر از هر مرجع دیگری خدمتگزاری کریمانه و خالصانه را تشخیص میدهند؛ و این منحصر به اشخاص نیست. این پیام روشن برای همۀ کارگزاران ایران اسلامی در همۀ دورههاست که مردم را ولینعمت خود بدانند، و این نه فقط منافاتی با مبانی فکر سیاسی اسلام ندارد، بلکه منطبق با قویترین منطق فکر سیاسی اسلام است.
مبنای شهید رئیسی در دولتداری، کار و امید و حرکت بود؛ برای همین فرصت و توفیق پیدا کرده بود بهجای پاسخ گزنده به بهانهجویان و خردهگیران، «نصاب جدیدی از خدمتگزاری» پیش چشم مردم ترسیم کند. این همان چیزی است که مطابق مکتب امام (رضوان الله تعالی علیه) از رئیسجمهور ایران اسلامی انتظار میرود.
دیگر حکمرانان کشور در حال و آینده نیز در هر سطحی از مسئولیت که باشند، صلاح و رضایت مردم را جز با تأمین متوازن «عقلانیت، عدالت و معنویت» به دست نخواهند آورد. اگر کسانی بدون فرصتطلبی سیاسی در پی زنده نگه داشتن راه و مرام رئیسی عزیز هستند، باید خود و دیگران را به اصول سهگانۀ مکتب امام راحل دعوت و متعهد کنند. ما به تجربهی دولت او برای ساختن آیندهی ایران نیازمندیم؛ و این تجربه در این بیان رهبر انقلاب خلاصه میشود:
« او خودش را از دیگران برتر نمیدانست؛ خودش را در ردیف مردم، مثل مردم، در مواردی کوچکتر از مردم به حساب میآورد؛ با این نگاه، با این دید حکمرانی میکرد بر کشور و دولت را اداره میکرد و کارها را پیش میبرد. برای خودش چیزی از این امکان سیاسی و اجتماعی نمیخواست، برداشت نمیکرد؛ همهی توانش، همهی نیرویش، همه در خدمت مردم بود، برای مردم بود، برای خدمت به بندگان خدا بود، برای اعتلا و ارتقاء آبروی ملّی و عزّت ملّی بود».
رئیسی در خدمترسانی مردمی زنده است؛ در تلاش شبانهروزی برای ارتقای کیفیت زندگی مردم با اولویت اقشار کمبرخوردار از منابع ملی زنده است؛ در بازشناسی فرصتهای شرقی و غربی برای تأمین منافع ملی ایران و در اهتمام به مصالح کلی امت اسلام با محوریت فلسطین و مقاومت زنده است؛ و در همۀ این جهتگیریهای درست، در عملگرایی مبنادار بهجای حرفدرمانی و شعارزدگی زنده است.
سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور یک کشور بود؛ رئیسجمهور همۀ آنهایی که در انتخابات شرکت کرده بودند یا نکرده بودند؛ همۀ آنهایی که به او رأی داده بودند یا رأی نداده بودند. شأن و کرامت او اقتضا میکند که میراثش برای همۀ ملت ایران باشد و در افقی ملی درک شده و پاس داشته شود.
فقدان رئیسی عزیز و همراهانش بهاندازۀ کافی خسارتبار بوده است. ما با حفظ مبانی و استفاده از تجربیات این خادمان مردم است که میتوانیم از دل این فقدان، فرصت بسازیم و روح آنها را شاد کنیم.
قرآن میفرماید آنچه به نفع عموم مردم رقم میخورد ماندگار خواهد بود و ما به این سنت الهی ایمان داریم. ما مسیر آرمانگرایی واقعبینانه را با سکانداری رهبری معظم انقلاب و با میدانداری مردم ادامه خواهیم داد. این راه بنبست و شکستی ندارد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.