محمدباقر قالیباف در برنامۀ میزگرد فرهنگی با حضور مشاوران و کارشناسان —
فرهنگ جامعه مستقیماً بر پیشرفت کشور اثر میگذارد و از آن اثر میپذیرد
دکتر قالیباف: عرض سلام دارم به یکایک زنان و مردان سرزمین و همه خانوادههای عزیز ایرانی و شهادت امام محمدباقر(ع) را تسلیت میگویم. موضوع فرهنگ از موضوعات اساسی هر جامعهای است. ما نام دولت چهاردهم را تحت عنوان دولت «خدمت و پیشرفت» قرار دادیم و بر این باوریم وقتی حرف از خدمت و پیشرفت میزنیم، دقیقاً برهمکنشی با مسائل فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. پیشرفت بر فرهنگ و فرهنگ بر پیشرفت اثرگذار خواهد بود و هم در صحبت و هم در عمل اینگونه است. از سوی دیگر فرهنگ بر خدمت و خدمات فرهنگی نیز اثرگذار است.
بدون پرداختن به اولویتهای فرهنگی قطعاً نمیتوانیم به پیشرفت بپردازیم و بدون فرهنگ نه به سمت پیشرفت میتوانیم برویم و نه میتوانیم کارهای خود را به سرانجام برسانیم. اگر بخواهیم نگاه کنیم، مقام معظم رهبری که بیشک برجستهترین شخصیت فرهنگی ما است در سالهای اخیر یعنی بیش از 10 سال بهصورت مرتب بر مسائل اقتصادی تأکید داشتهاند چراکه این مسائل بر مسائل فرهنگی نیز تأثیر میگذارد کما اینکه مسائل فرهنگی نیز این تأثیر را دارد.
تورم اقتصادی و اخلاق جامعه بر یکدیگر اثر میگذارند
زمانی که از پیشرفت سخن میگوییم، بلافاصله از فرهنگ کار و تولید، از فرهنگ سرمایهگذاری و از فرهنگ جهادی میگوییم. در زمان کرونا حرف از فرهنگ همدلی و مواسات بود و وقتی مردم به میدان میآیند و این فرهنگ، همدلی و مواسات را به نمایش میگذارند، دیدیم ما که روزانه 700 تن از شهروندان خود را بهواسطه این بیماری از دست میدادیم، در کمتر از 3 ماه توانستیم این آمار را تکرقمیکنیم که حاصل نقش فرهنگ در پیشرفت است.
اخیراً مطلبی درباره رابطه تورم و اخلاق دیدم که کاملاً نشان میدهد وقتی کشوری تورم بالا داشته و بهصورت متناوب بیش از یک دهه تورم بالایی دارد، شرایط آن بهگونهای میشود که خانوادهها و مردم نمیتوانند در این فشارها اخلاق را رعایت کنند و اثرات آن را هم میبینیم.
فرهنگ زنانهترین عنصر جامعه است
نقش فرهنگ در دولت ما بهعنوان دولت «خدمت و پیشرفت» نقش بسیار کلیدی و اساسی است و برهمکنش میان رشد اقتصادی و مسائل اقتصادی و حل چالشهای ما است. البته بیشک بر این باور هستم که موضوع زن و خانواده مهمترین و با اولویتترین موضوع در عرصه فرهنگ است. ما زن را مهمترین عنصر خانواده بهعنوان پایه و سلول اصلی جامعه میشناسیم. زن را بهعنوان مادر، فرهنگیترین عنصر جامعه میشناسیم و باید اینگونه بگوییم که فرهنگ، زنانهترین عنصر جامعه است.
یکی از ویژگیهای قالیباف تمامکنندگی او در کارهاست؛ مثل لایحۀ ارتقای امنیت زنان
صدیقهسادات حجازی – مشاور: من بهعنوان یک کنشگر که در عرصه زنان کار میکنم، یکی از وظایفم در طول تمام این سالها، رصد مسائل فرهنگی و اجتماعی و رصد مسائل زنان و خانواده بوده و در پی این رصد معمولاً تلاش داشتهام سیاستهایی که برای این حوزه مانند سایر حوزهها تعیین، تصویب و ابلاغ میشود را دریافت کنم. اما اینکه این سیاستها چقدر خود را در برنامهها نشان میدهد و ما شاهد اقدامات عملی نسبت به این سیاستها هستیم، مقوله دیگری است که وظیفه رصدی ما باید بتواند آن را تعیین کند.
ازآنجاییکه سالیان متمادی در حوزه بینالملل، رنان و خانواده و حوزه فرهنگ فعال بوده و وظیفهام ایجاد تعاملات فرهنگی و تقویت تعامل میان زنان ایران و سایر کشورها بود، مهمترین هدفمان این بود که ببینیم داشتههای ما در حوزه اجرا چیست که بتوانیم در تعاملات فرهنگی در عرصه بینالملل، آن را عرضه کنیم.
بهجرئت میگویم طی 15 سالی که بهصورت جدی در این حوزه فعال بودم، یکی از جاهایی که از خدمات آنها میتوانستیم برای فضای تعاملی میان زنان ایران و سایر کشورها بهرهبرداری کنیم، اتفاقاتی بود که در دوره مدیریت دکتر قالیباف در شهرداری تهران رخ داده بود. فضاهای زیادی در این دورهایجاد شد که هر گروهی که از کشورهای دیگر به ایران میآمد تصویری که پیش از حضور در کشورمان از فضای اجتماعی زنان داشتند با تصویری که بعدازآن داشتند، بسیار متفاوت بود. ما در مقام تئوری نظرهای زیادی داریم اما آنچه مهم بود این بود که چطور انقلاب اسلامیتوانسته در مصادیق و خدمات، نظریات و گفتمان خود را به نمایش بگذارد.
یکی از مصادیقی که برای ارائه به طرفهای غیر ایرانی نمونه بود، خدماتی بود که در دورههای مختلف مدیریت آقای قالیباف رخ داده بود که از جمله آن تأسیس دانشکده پلیس زنان بود. وقتی آنها میدیدند زنان ایران میتوانند در این سطح فعالیت کنند و مسئولیتهایی بر دوش دارند و ریاست دانشکده زنان پلیس هم با یک خانم است بسیار اتفاق مثبت بود. ما واقعیات جامعه خود را بهصورت عینی و مصداقی توانستیم ارائه کنیم.
در حوزه شهرداری، یکی از بهرهبرداران جدی خدماتی بودم که شهرداری در حوزه زنان و خانواده در دوره مدیریتی آقای قالیباف توسعه داده بود. این بهرهبرداریها شخصی نبود بلکه بهصورت کاری بود. وقتی هیئتهای خارجی اعم از خانمها و آقایان به ایران میآمدند و خانمها بازدید حضوری از پارکهای بانوان و مراکز مخصوص بانوان داشتند، میدیدند که این فضاها از حالت انفرادی خارج شده و خانواده محور شده است. نیمکتها تبدیل به نیمکتهای دایره شکل شده بود که خانواده محوری را در خود جای داده است. این مصادیق باعث شده بود در بیان نگاه و مبانی و تئوریهای خود موفقتر عمل کنیم.
من طی این سالها همکاری نزدیک با آقای قالیباف نداشتهام اما بهواسطه اینکه در حوزه رصد فعالیت میکردم و مایل بودم بدانم چه اتفاقاتی رخ میدهد دیدم که یکی از محلهایی که بهصورت جدی میتوان درباره آن ادعا کرد و حوزه سیاستها به حوزه عمل و برنامه برای زنان و خانواده تبدیل شده، جاهایی بود که دکتر قالیباف آنها را مدیریت میکرد.
ایشان در دوره مجلس نیز اتفاقات خوبی را برای حوزه زنان رقم زدند و یکی از ویژگیهای ایشان این است که کارهای نیمهتمام را به اتمام میرسانند. ایشان کارها را در ناجا و شهرداری عملیاتی کرده و به نتیجه رساندند که ماندگار شد.
شخصیت رئیسجمهور باید ترمیمکنندۀ شکافهای اجتماعی باشد، نه تشدیدکننده؛ دکتر قالیباف چنین شخصیتی دارد
مصطفی غفاری – مشاور: بهواسطه دانشگاهی بودنم سؤالات پرتکراری از سوی جامعه دانشگاهی درباره دکتر قالیباف از بنده میشود. واقعیت این است که در جامعه افراد و کنشگرانی داریم که در عرصههای فرهنگی نظریهپرداز هستند. ایرانیها هوشمندی و ذکاوت فوقالعادهای در حوزه ایده پردازی فرهنگی دارند اما مدیران کمی داریم که فهم درستی از حوزه فرهنگ و پیچیدگیهای آن داشته باشند و ایدههای درست و نادرست را تفکیک کنند. صاحب تشخیص بودن در فهم و تفکیک ایدهها بسیار مهم است. از سوی دیگر رساندن ایدهها به حالت اجرا بسیار سخت و کم است.
به جهت آشنایی که با دکتر قالیباف دارم شهادت میدهم که کمتر مدیری را دیدهام که شرایطی مثل ایشان در تشخیص ایدههای فرهنگی و عملیاتی و محقق کردن آن و در نهایت تمام کردن کار داشته باشد. از سوی دیگر موضوع مهم دیگر در شرایط اجتماعی فعلی ایرانیان این است که همه ما در حوزه شکافهای اجتماعی مسئولیتی داریم ازاینرو رئیس جمهور ایران مسئولیت بیشتری خواهد داشت. برای من مهم است فردی که تعهد پیدا میکند و بار این مسئولیت بر دوش او خواهد بود به شیوهای عمل کند و کارنامهاش بهگونهای باشد که شکافهای اجتماعی را بیشتر نکند و آن را ترمیم کند که این موضوع را در تعامل با دکتر قالیباف از نزدیک لمس کردهام.
دورهای اغتشاش در پاییز و زمستان 1401 داشتیم که بهواسطه بررسی آن، دهها جلسه میان دکتر قالیباف، نخبگان حوزه و دانشگاه، کنشگران اجتماعی، دانشآموزان و فعالان اقتصادی تحت عنوان جلسات استماع برگزار شد و ایشان فقط گوش میکردند. افرادی که دیدگاههای متفاوتی از جامعه را نمایندگی میکردند در جلسه حاضر میشدند و نظرات خود را ارائه میکردند. نشستن کسی بر مسند ریاست جمهوری که همه اقشار برایش اهمیت دارد، بسیار مغتنم است.
بارها دیدهام و مردم دیدهاند که آقای قالیباف به خاطر اتفاقات سیاسی تخریب میشوند اما ندیدهام که ایشان کسی را تخریب کند. بخشی از این رفتار به خاطر شاکله تربیتی ایشان و بخش دیگر به خاطر اعتقاد ایشان است که حق نداریم با رفتارهای اشتباه به شکافهای اجتماعی دامن بزنیم و آنها را افزایش دهیم.
آقای قالیباف همواره دو تأکید داشته و نسبت به آن دغدغهمند بوده و صرفاً ایدهپردازی هم نداشته است و آینده فرزندان ما نیز وابسته به این دو محور کلیدی است. اگر نگران ایران آینده هستیم باید در این دو زمینه که نیاز به سرمایهگذاری بیشتر، همراهی و همدلی بیشتر داریم، فعال عمل کنیم.
یکی از این دو موضوع خانواده است. چراکه خانواده ایرانی دارای بیشترین سرمایه اجتماعی بوده و در کنار آن، فشارهای زیادی را نیز تحمل میکند. شرایط معیشتی و موانع اقتصادی موجود کشور نیز سنگینی بار خود را بر دوش خانواده میاندازد. برداشتن این بار معیشتی از دوش خانوار مهمترین پیشران برای آینده کشور است.
دومین جایی که نیازمند سرمایهگذاری در آن هستیم نظام آموزش و پرورش است. یعنی برای دستیابی به نظام حکمرانی درست نیازمند آموزش و پرورش ملی و مردمی هستیم که خصوصی نباشد و کیفیت آموزشی را بهصورت برابر و عادلانه دنبال کند. تأکید آقای قالیباف روی این دو موضوع و دو عرصه نشان میدهد که همواره موفق بودهاند.
الهام یاوری – کارشناس: در باب اهمیت آموزش و پرورش در ساختار و بافت جامعه اینگونه است که آینده ایران از شرایط آموزش و پرورش فعلی آن مشهود است. علیرغم اینکه بیش از 10 سال است از سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت ایران میگذرد، به نظر میرسد باوجود برداشتن گامهای خوب، با مشکلات زیادی روبرو هستیم. نیروی انسانی که کافی نیست، اختلال در انگیزه معلمان و دانشآموزان، عدم ثبات مدیریتی در سطوح ارشد و میانی، بهرهبرداری پایین در حوزه تعلیم و تربیت، نبود فناوریهای آموزش و نوین، زیرساختهای ناکافی تجهیزات و اتصالات ناکارآمد با سایر نهادها، سهم بسیار پایین بودجه از GDP و بودجه عمومی کشور بهویژه در زمانی که در رقابت جدی فرهنگی قرار داریم، از نمونه این مشکلات است. شاید نداشتن الگوهای کمهزینه تربیتی که سنجشپذیر و قابل تکثیر باشند هم مزید بر علت باشد. امروز کلاف پیچیدهای از مشکلات در آموزش و پرورش وجود دارد که دولتها تلاش کردند آن را حل کنند و بخشی از آن را نیز حل کردند اما چون نقطه آغاز درستی را انتخاب نکردهاند بهرهوری خوبی نداشتند. تصور میکنید کدام مسئله مهمتر است و باید از کجا آغاز کرد تا 4 سال دیگر آموزش و پرورش شکوفایی را داشته باشیم؟
مهمترین مسئلۀ آموزشوپرورش ما با مدیریت قوی و ثبات مدیریت حل میشود
محمدباقر قالیباف: یکی از نشستهایی که داشتیم با دانشآموزان علامه حلی بود که شما هم در آن حضور داشتید و حساسیت من را نسبت به حوزه آموزش و پرورش درک کردید. اولین و آخرین موضوع که باید به آن توجه کنیم، بحث مدیر، مدیریت قوی و ثبات در مدیریت است. در 20 سال گذشته قریب به 17 وزیر و سرپرست در این وزارتخانه عوض کردهایم، درحالیکه یک مغازهدار، کارگر مغازه خود را تا این حد تغییر نمیدهد. ازاینرو آموزش و پرورش از پایه ویران بوده که باید مدیر قوی و باثبات داشته باشد تا مشکلاتش برطرف شود که آن را میآوریم.
تأثیر معلمان در تربیت اگر از پدر و مادر بیشتر نباشد، کمتر نیست
سلسله مراتب آموزش و پرورش هم مشکلات جدی دارد. برای تحول به دو عنصر نیاز داریم که معلم و مدرسه است یعنی انسان و مکان و عملکرد آنها؛ و باید معطوف به این دو موضوع پیش برویم. ما امروز کمبود داریم. معلمان چه میخواهند؟ قطعاً معیشت مهم است اما مهمتر از معیشت، منزلت آنها است. طرف میگوید شغلش فرهنگی است که اولین چیزی که به ذهن ما میرسد معلمی است. من بهعنوان کسی که در این کشور درسخواندهام، خاطرات زیادی با معلمها دارم و تأثیر آنها در تربیتم اگر از خانوادهام بیشتر نباشد، کمتر نیست. مدیریت قوی، ثبات در مدیریت، اصلاح نهادی، رفتار سیستمی، هوشمندسازی و شفافسازی لازم است که این کار را انجام میدهیم. کرونا نعمتی شد تا سیستم شاد راهاندازی شود و بروکراسیها کاهش یابد اما تا کرونا رفت، آن را تعطیل کردیم درحالیکه باید ادامه دهیم.
ما نباید از فرصت فضاهای بینالمللی غفلت کنیم. پسفردا میبینیم که کودکان ما در پلتفرمهای خارجی آموزش میبینند و تربیت میشوند و از تربیت ما فاصله میگیرند. آنقدر که ما در آموزش و پرورش به ذهن بچهها فشار میآوریم در حوزه مهارتآموزی و اوقات فراغت توجهی نداشتهایم. حتماً دولت چهاردهم به این موضوعات بهعنوان موضوعات اساسی و جدی توجه میکند که شعار هم نیست. در مجلس هم که توفیق خدمت داشتم بهطور روشن در برنامه هفتم که امروز تبدیل به قانون شده، چندین ماده را خاص تحولات حوزه آموزش و پرورش دیدهایم که ماده 87 برای سنجهها و ماده 88، 89، 90 و بیش از 16 تا 17 حکم برای آموزش و پرورش آوردهایم.
ما تلاش کردیم برای نوشتن این احکام از همه نخبگان این عرصه استفاده کنیم. مهمترین وظیفه ما بهرهوری از حوزه آموزش و پرورش است. رشد اقتصادی نیازمند بهرهوری و سرمایهگذاری است که در حوزه آموزش و پرورش قسمت بهرهوری مهم است. مدیریت و علم نکات مهم این حوزه است یعنی باید از نخبگان، اساتید و اهالی فن استفاده کنیم تا کار پیش برود. برنامهای که نوشتهایم یک سند قانونی است که اگر رئیس دولت چهاردهم، یک مدیریت قوی نباشد این موضوع بهاندازه یک برگه کاغذ بیشتر ارزش ندارد مثل اینکه طرف گواهینامه رانندگی را میگیرد و مجاز است رانندگی کند اما با گذاشتن آن روی ماشین، خودرو راه نمیافتد و راننده است که میتواند به وقت از این گواهینامه استفاده کند لذا با مدیریت قوی کار انجام میشود در غیر این صورت، خسارت به وجود خواهد آمد.
حسین انتظامی – کارشناس: سرکار خانم حجازی گفتند در دوره مدیریت شهری دکتر قالیباف اقدامات زیادی برای خانمها شده است. خواهش میکنم این موضوعات را بهجز پارک بانوان بازگو کنند. نکته دیگر درباره مرجعیت رسانه است. واقعیت این است که ما در فضای رسانهای، بازی را به رسانههای خارج از این مرزها باختهایم و فعالان رسانهای درباره مرجعیت رسانهای حساسیت دارند. ماده 4 قانون مطبوعات میگوید هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد به مطبوعات برای انتشار مطلبی فشار بیاورد یا سانسور کند و فقط مصوبات شورای عالی امنیت ملی مستثنا شده اما این در حالی است که فشار روی رسانهها زیاد است و همه دستگاهها دیکته میکنند که رسانهها چه بنویسند و چه ننویسند و همین باعث شده رسانهها اعتمادبهنفس خود را از دست بدهند.
شما نسبت به سایر کاندیداها، مسئولیتهای بیشتری داشتهاید، آنها در شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و در سمت ریاست مجلس نبودهاند. شما طی سالهای مدیریت خود چه کردهاید که کاهش این فشار را شاهد باشیم. تدبیر شما برای اجرای این ماده چیست؟ هماکنون 2 نفر از فعالان رسانهای در روز شروع تبلیغات انتخابات بازداشت شدند و گفته میشود به دلیل شکایت جنابعالی بوده که البته تکذیب شد. شما بهعنوان رئیس مجلس برای آزادی آنها چه کردهاید؟
رسانهها آزادند، اما حقوق افراد را هم باید محترم دانست
محمدباقر قالیباف: بدون شک رسانه و آزادی رسانه و عملکرد رسانه بهعنوان نمایندگی افکار عمومی و بهعنوان اینکه میتوانند منتقد باشند و نظارت کنند، باعث نشاط، پیشرفت و حل مشکلات مردم میشود و وظیفه آنها این است که نقد مردم را منتقل کنند و در این زمینه حتماً باید آزادانه عمل کنند که مشخص و روشن است. زمانی که فرمانده نیروی انتظامیشدم، فرمانده قبلی بیش از 200 شکایت از رسانه کرده بود اما من وقتی وارد شدم اولین کاری که کردم همه آنها را پس گرفتم پس به این بحث اعتقاد دارم. در حوزه شهرداری تهران همواره اینگونه بوده است.
در مجلس نیز هیچگاه بهصورت فردی خودم و مجموعه ما وارد نشده است. درباره جاهایی که ممکن است خبرنگاری قانون را رعایت نکند و فراتر از قانون عمل کرده باشد، همین است که نکته شما را قوه قضائیه اعلام کرد و اینکه برخی خبرنگاران بازداشت و محکوم شدند به دادگاه اولیه و ثانویه و دیوان عالی کشور رفتند و شاکیان آنها همه خصوصی هستند. اگر میگویید من شخصاً از شاکیان خصوصی بخواهم، چشم این کار را میکنم. اما شاکی خصوصی یعنی باید حقوق فردی مردم رعایت شود. وقتی خبرنگاری، رسانهای بهاشتباه موضوع دروغی را گفته باز بنده نسبت به این موضوع از او شکایت نکردهام و مدعیالعموم بوده که کار خود را بر اساس وظیفه قانونی انجام داده است. من همواره مدافع رسانه بودهام و موضوعات امنیت شغلی، بیمه، خدمات و تعاونی مسکن آنها را دنبال کردهام. رسانه صدای حق جامعه است که کارگزاران و دولتمردان باید آن را بشنوند و آن ندای واقعی مردم است.
بخش دوم مربوط به حوزه زنان بود، معتقدم در حوزه مسائل فرهنگی همانطور که در ابتدای بحث گفتم، موضوع زن و خانواده بسیار مهم و جدی است و میتواند مؤثر باشد. هر کجا توفیق خدمت داشتم و انشاءالله خواهم داشت حتماً در حوزه مسائل فرهنگی به این دو موضوع توجه کردهام. زمانی که در شهرداری تهران حضور داشتم، گروههای مشاور و ناظری داشتم که حوزه فرهنگ شهری را رصد میکردند. یکی از موضوعات مطرحشده این بود که شهر خیلی مردانه ساخته شده، مردسالاری در شهر به چشم میخورد و فضا برای حضور بانوان بهویژه برای اوقات فراغت آنها فراهم نیست. این برای من مهم بود چراکه زن و خانواده همواره مورد توجه و هدف کار ما بوده است.
خاطرۀ قالیباف از معیار دسترسی به حملونقل عمومی در زمان شهرداری و تأیید اساتید دانشگاه زوریخ
موضوع دیگر در این حوزه در رابطه با حملونقل بود. زمانی بحث این شد که فاصله ایستگاههای تاکسی، اتوبوس و مترو که بهعنوان وسایل نقلیه عمومی است به چه اندازهای باشد تا برای خانمها راحت باشد. فاصله هر فردی تا نخستین ایستگاه وسیله حملونقل عمومی در مهندسی مهم است ازاینرو در این حوزه با دانشگاهها و مؤسسات مطالعاتی بحث کردیم و میخواستیم ایستگاهها را تنظیم کنیم. سؤال ما این بود که فاصله ایستگاه حملونقل چقدر باشد که فرد از منزل که خارج میشود بتواند به آن ایستگاه برسد که میگفتند 400 تا 500 متر و بستگی به شیب زمین باید باشد. من مبنا را بر این گذاشتم شرایط زنان را باید در اولویت قرار داد و صرفاً حرکت آقایان را نبینیم چراکه زنان استفاده بیشتری از حملونقل عمومی دارند. نتوانستیم با همکاران به عددی برسیم. گفتیم اگر مبنا را بر این بگذاریم که خانمی باردار است بخواهد در شهر تهران و با شیبهای آن حرکت کند، حدود 300 متر به هر طرف برود حتماً باید به یک ایستگاه حملونقل عمومی برسد و با بررسیها به این نتیجه رسیدیم اما دوستان حملونقل قبول نداشتند و به 400 متر و 500 متر تأکید داشتند.
بعدازآن بود که برای بازدید تخصصی به دانشگاه زوریخ آلمان رفتیم و یکی از اساتید بهصورت مفصل موضوع حملونقل را توضیح داد و پروفسور حسابی نیز آنجا استاد بود. از ایشان سؤال شد که شما مدل حملونقلیتان چگونه است که ایشان دقیقاً عدد 300 متر را بهعنوان مبنا بیان کرد که من به دوستان نگاه کردم و گفتم حداقل اگر از من نپذیرفتید از این استاد بپذیرید. ازاینرو ما به همه بخشها توجه کردهایم البته به اقشار دیگر هم توجه باید کرد.
در شهرداری، مکانهای تفریحی را بهشکلی ساختیم که خانوادهها و زنان نیز بتوانند از آنها بهراحتی استفاده کنند
اوقات فراغت زنان نیز موضوع مهم دیگر مورد توجه ما بود. در فرهنگ ایرانی پدر و پسر صبح جمعه سوار ماشین میشوند و به استخر و کوه میروند اما خانم و دخترخانم باید منزل بمانند و صبحانه حاضر کنند. ما در شهرداری تهران این مدل را تغییر دادیم و بهویژه از خیابان انقلاب به سمت پایین شهر استخرهای دوقلو ساختیم که پارکینگ مشترک داشت و خانوادهها میتوانستند با هم بیایند و پدر و پسر با هم و مادر و دختر با هم از استخرهای مخصوص خود استفاده کنند و در زمان مشخص خارج شوند و به منزل بروند. در حوزه پارکها هم به بحث خانواده و زنان توجه کردیم وقتی بر این باوری که زن بهعنوان مادر، فرهنگیترین عنصر جامعه است و فرهنگ، زنانهترین عنصر جامعه است پس نهتنها در حرف بلکه باید در تصمیم و تحقق آن، وفادار باشیم.
تا قبل از حضورم در نیروی انتظامی، پلیس زن در کشور وجود نداشت
تا قبل از حضور من در ناجا، پلیس زن نداشتیم و زنان قبل از آن افسر یا افسر ارشد نبودند و تنها کارمند بودند اما به خاطر اعتقاد ما به زنان و دختران، این دانشگاه راهاندازی شد تا مدرج شوند و با رعایت موازین ایرانی و اسلامی بتوانند از حضور آنها در پلیس استفاده کنیم.
شهاب اسفندیاری – کارشناس: شما در حوزه مدیریت شهرداری در گسترش فضای فرهنگی و امکان ایجاد استفاده از خدمات فرهنگی گامهای زیادی برداشتید اما سؤال این است که ازآنجاییکه بهعنوان مدیر پروژه قوی مطرح هستید که سرعت کار شما نیز بالا بوده، آیا پیوستهای فرهنگی این پروژههای کلان را هم در آن دوره اندیشیده بودید؟ مثلاً در باب توسعه مجتمعهای تجاری و مگامالها حتی فیلسوفان غربی نیز مطالعه داشتند که تأثیر آنها در فرهنگ و فرهنگ مصرف چیست و چه شهروندی میسازند. این مگامالها در دورهای بهصورت قارچ گونه رشد کرد، آیا مطالعات فرهنگی لازم برای پیامدهای فرهنگی این فضاها اندیشیده شده بود؟ در توسعه برجها در برخی مناطق تهران به لحاظ ظرفیتهای شهری و اجتماعی، تمهیدات مناسبی اندیشیده نشده بود و برجهایی در کوچههای تنگ بالا رفته بود که بافت سنتی را دگرگون میکرد و عوارض بلندمدت اجتماعی داشت. بهعنوان مدیر اجرایی در طرحهای کلان بگویید چگونه باید پیوستهای فرهنگی اندیشیده شود که عوارض زیادی نداشته باشد.
سؤال بعدی این است که علیرغم اشتهار شما در به ثمر رساندن پروژهها و سرعت عمل شما؛ در زمانی که تصدی ریاست مجلس را داشتید برخی طرحها و مسائل کلان فرهنگی با تأخیر مواجه شد. البته درباره خوب بودن یا بد بودن طرحها قضاوت نمیکنم اما برای تصمیمگیریها اگر میخواهیم با تنش مواجه نشویم، ضرورت دارد که آن را پیگیری کنیم و این را نمیتوان انکار کرد و با این تأخیرها مشکلی حل نمیشود. در نگاه اندیشمندان بزرگ ما فرهنگ اصالت دارد و بقیه فعالیتها از آن متأثر است ازاینرو فضای مجازی بهگونهای است که کشورها با حساسیت روی آن قانونگذاری میکنند اما ما در این زمینه با تأخیر عمل کردهایم.
من مدیر پروژهای نیستم، بلکه مدیر پروسهای هستم
محمدباقر قالیباف: من مدیر پروژهای نیستم و قطعاً مدیر پروسهای هستم. همان پروسهای هم باید جایی بروی تا تبدیل به پروژه کنی تا کار انجام شود مگر اینکه فقط بخواهی نمایش دهی و بروی اما برای پیادهسازی باید حتماً پروسه را نیز تبدیل به پروژه کنید. چشمانداز 20 ساله برای اجرا باید به چند برنامه 5 ساله و در ادامه هر برنامه پنجساله باید به 5 برنامه یکساله تحت عنوان بودجه تبدیل میشود تا زنجیره با رفتار سیستمی درست، اصلاح شود.
یکی از اشتباهات ما این است که تصور میکنیم ابتدا باید سازه و زیرساختی احداث شود و بعد برای آن یک پیوست فرهنگی درست کنیم که این کار اشتباهی است چراکه یک کار الصاقی خواهد بود و به این معنا است که فرهنگ را زیربنا و اساس نمیدانید. یک پروژه ساخته میشود و میگوییم حالا یک پیوست فرهنگی برای آن در نظر بگیرید درحالیکه سیستمهای ساختاری یک شهر در هر بخشی باید بر اساس نیاز فرهنگی در بطن آن پروسه باشد و انجام شود که در شهرداری کار را اینگونه پیش بردیم.
مسجد و سینمای شهر قبل از مدیریت شهرداری من نامتوازن توزیع و ساخته شده بود
شهر تهران طرح جامع و طرح تفصیلی به مدت 40 سال نداشت که در زمان ورود به این حوزه، این طرح جامع و بعد طرح تفصیلی آن و بعد طرح منظر را تدوین کردیم و مسائل فرهنگی را درآوردیم. مشکل اینگونه بود که در منطقه 12 با 250 هزار نفر جمعیت 200 مسجد و در منطقه یک با یک میلیون نفر جمعیت، 20 مسجد داشتیم. به حوزه سینما و تئاتر هم توجه کنید که برای احداث آن جانمایی کردیم. قطعاً نسبت به وظایف قانونی من، توقع تولید محتوا ندارید اما زمان احداث زیرساختها متوجه شدم که مجتمع فرهنگی میخواهیم ازاینرو باغ کتاب که در تراز جهانی قرار دارد و خود یک پیوست فرهنگی است را کلید زدیم. ما نگفتیم جایی را بسازیم و در نهایت گوشهای از انتهای آن را تبدیل به کتابخانه کنیم. از طرفی بهترین ساختار و اساتید را برای پارک فناوری قرار دادیم که قطعاً از پایه پیوست فرهنگی بوده است.
حتماً باید در دسترسی به فضای مجازی گشایشهایی ایجاد شود، اما با یک حکمرانی فعال و هوشمندانه که جلوی ناهنجاریها نیز گرفته شود
درباره اقدامات در حوزه فضای مجازی صریح و روشن میگویم که حتماً باید حضور قدرتمندانه و مؤثر در فضای مجازی داشته باشیم در غیر این صورت حتماً شاهد ولنگاری خواهیم بود. هیچ کجای دنیا هم نیست که حکمرانی در فضای مجازی نداشته باشد. در زمان شهرداری ازآنجاییکه هوشمندسازی برایم حائز اهمیت بود به یکی از شهرهای اسکاندیناوی بهعنوان رتبه اول هوشمندسازی رفتم و از آن بازدید کردم. آنجا میگفتند اگر بچهای مدرسه نرود، خانواده توبیخ میشود اما وقتی همین بچه از نرمافزار استفاده میکند، والدین او میتوانند برای او محدودیتهایی در نظر گرفته و تمام محتوای آن را کنترل کنند ازاینرو کسی مانع حکمرانی نشود.
ما سند سیاستهای کلان فضای مجازی را داریم که در شورای عالی فضای مجازی است و در مجلس آن را دنبال کردیم و باید آن سیاستها را تبدیل به قانون کنیم و اگر تأخیر شد چون آن سیاستها نبود. من عضو حقوقی شورای عالی فضای مجازی هستم. 5 بند از این موضوع برده و درباره آن بحث شد و پیگیری کردیم که در کمیسیون فرهنگی تصویب شد و خودش نظم و انضباط آورد.
حتماً و بدون شک در حوزه فضای مجازی باید محدودیتهایی بهعنوان کنترلی که در آن ولنگاری نباشد ایجاد شود و گشایشی هم باید در کنار آن ایجاد شود. آنجایی که محدودیت ایجاد میکنیم خود فرصتها و تهدیدهایی دارد و این را به نیتی انجام میدهیم که ولنگاری نشود اما حتماً باید گشایش هم ایجاد کنیم و این گشایش هم فرصتها و محدودیتهایی دارد. سؤال این است که جایی که برای کنترل آن، محدودیت ایجاد کردیم حتماً باید بررسی شود که بازخورد چگونه است و اگر اشکالاتی ایجاد شد به آن رسیدگی شود.
شما میبینید اکثر کارها در فضای مجازی در حوزه اقتصاد دنبال میشود. در حوزه فرهنگ یک نمونه از کالاهای خدماتی را میگویم که تولید این کالاها برای توسعه کارهای فرهنگی در حوزه نشر و تولید فرهنگ در زمینههای مختلف مؤثر بوده است.
امروز بازیهای اینترنتی بسیار مؤثر است. ما که امروز با بحران جمعیتی برای آینده روبرو هستیم در یک پنجره طلایی به لحاظ سنی قرار داریم که بازهای 7 ساله است و بازیهای اینترنتی نیز در بازه همین دوران طلایی استفاده میشود. شما در اثرات فرهنگی این بازیها میبینید که کشورها چگونه از طریق آن، زبان، ادبیات، فرهنگ، رفتار، آداب و رسوم خود را انتقال میدهند و باورها و سنتهای آنها باورهای حقیقی و واقعی است که مجموعه آن فرهنگ است و همه را به کشور دیگری منتقل میکنند تا از این منظر استفاده اقتصادی و فرهنگی ببرد.
سهم ما در این میان چیست؟ سهم اقتصاد دنیا از حوزه بازیهای اینترنتی بالای 200 میلیارد دلار در سال است اما سهم ما تنها 10 میلیون دلار است. آیا رویمان میشود اعلام کنیم؟ اگر بتوانیم این فرصت را برای جوان فراهم کنیم، از طریق همین بازیها میتوانیم فرهنگ، فرهنگ دفاع، دفاع مقدس، آداب و رسوم و زبان خودمان را که در تراز دنیا هستند، منتقل کنیم. اما اگر نتوانیم محدودیتها را بهدرستی کنترل کنیم و از فرصتهای فرهنگی و تربیتی بهره ببریم، آنها را ضایع کردهایم و باعث میشود فرد از طریق فیلترینگ وارد شود که هم خسارت مادی و هم خسارت فرهنگی میبینیم و نهتنها فرهنگ منتقل نکردهایم بلکه فرهنگ خود را نیز آسیبپذیر کردهایم.
این هرگز به این معنا که در حوزه فضای مجازی ولنگاری باشد، نیست بلکه باید حکمرانی و مدیریت باشد اما ما کارگزاران نظام باید فهم کنیم که جایی که محدودیت میگذاریم، فرصت و تهدید هم دارد و جایی که گشایش میکنیم ببینیم چه فرصتهایی داریم.
الهام یاوری – کارشناس: نخبگان موتورهای پیشرفت در کشور هستند اگر افرادی در ساخت و اداره یک سازمان ورود کنند، تلاش میکنند آن سازمان ارتقا یابد و از کلیت آن دفاع میکنند. بهکارگیری و فراهم کردن زمینه استفاده از نخبگان همچنان که برای زنان و جوانان یکی از عوامل مؤثر در این عرصه است، میتواند شکاف اجتماعی را نیز کاهش دهد. یکی از تدبیرات مهم برای بهکارگیری این مسئله، حاکمیت شایستهسالاری است که صحبتها درباره آن زیاد بوده، اما مسیر آن تا تحقق طولانی است. چرا این اتفاق رخ نداده و برای رفع موانع آن باید چه کرد تا نخبگان به انجام مسئولیت ملی خود دلگرم شده و برای آن وقت، انرژی، سرمایه و عمر بگذارند؟
نخبگان کلید حل مشکلاتاند
محمدباقر قالیباف: برای ایجاد تحول حتی در حوزه اقتصاد و فرهنگ نیازمند مولدسازی هستیم. وقتی از اندیشمندان صحبت میکنیم کشور ما باید مولد باشد، یعنی چه تولید کنیم؟ ما باید چهار موضوع را در کشور تولید کنیم؛ قدرت، ثروت، معرفت و منزلت. ما در حکمرانی چه میکنیم؟ ما در حکمرانی باید بدانیم که یک مدیر قوی آن هم در سطح رئیس جمهور باید بتواند این موضوعات را به هم تبدیل کند و برهمکنش آنها بر هم اثر بگذارد و باید فهم کنیم چگونه منزلت را تبدیل به ثروت کنیم.
ممکن است کسی از مسیر غلط فرهنگی ثروتمند باشد و با هزینههای گزاف و اسراف بخواهد برای خود منزلت ایجاد کند و زمانی هم فرد دیگری با مساوات منزلت ایجاد میکند. وقتی حرف از فرهنگ و موضوعات اجتماعی میزنیم سه وجه برای آن وجود دارد؛ وجه فرهنگی، وجه سیاسی و وجه اقتصادی. همه اینها و تبدیل کردن این چهار عنصر به همدیگر مهم است. ما بدون علم و دانش و نخبگان نمیتوانیم کار کنیم. نخبگان و مردم دو عنصر مهم هستند که هرگاه این دو را حذف کردیم در لوپ ناکجاآباد میافتیم. نخبگان باید شاد باشند ازاینرو باید به استاد احترام بگذاریم.
در جلسهای که با دانشآموزان داشتم، نزدیک به 3 ساعت به صحبتهای آنها گوش کردم که شما هم در آن جلسه حضور داشتید. دانشآموزی بلند شد و حرفی زد، آیا به خاطر دارید؟ گفت آقای قالیباف شما کتاب دین و زندگی ما را خواندهای؟ در طول 12 سال در حوزه فرهنگ به من چه آموختهای که امروز از من مطالبه میکنی؟ این وضع آموزش و پرورش است چون به نخبگان بیتوجهی شده و وقتی از اندیشمندی استفاده نشود سرخورده و ناامید میشود و دانشآموز را هم بیانگیزه میکند و از اینجاست که مهاجرت آغاز میشود.
نخبگان کلید حل مشکلات هستند و علتی که ما به این نکته توجه نمیکنیم این است که سواد و فهم این را نداریم که باید مشکلات کشور را به مسئله تبدیل کنیم تا بتوانیم آن را حل کنیم. این نخبگان هستند که میتوانند مشکل را به مسئله تبدیل کنند. اما افراد غیر کاردان وضع را پیچیدهتر میکنند و مشکلات را از نقطهای به نقطه دیگر منتقل میکنند. اساس دولت چهاردهم و دولت «خدمت و پیشرفت» علم و دانش است و این دو مبنای بهرهوری خواهد بود ضمن اینکه ما به دنبال مدیر قوی و مدیریتی قوی هستیم.
حسین انتظامی – کارشناس: درباره فضای مجازی گفتید اما من متوجه نشدم با توجه به اینکه اکثر مدیران شورای عالی فضای مجازی را شما تعیین خواهید کرد، مردم میخواهند بدانند آیا فیلترینگ را بر میدارید یا خیر. شما میگویید حکمرانی حل شود اما سه سال و نیم گذشته و چیزی حل نشده است. شما بهعنوان رئیس مجلس، نایبرئیس شورای عالی فضای مجازی، نایبرئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و نایبرئیس شورای عالی امنیت ملی باید بگویید راجع به اخراج اساتید چه برنامهای دارید؟ آیا آنها را برمیگردانید یا خیر؟
موضوع دیگر ممیزی حوزه فرهنگ و هنر است که تبدیل به دغدغه شده است. بیانیه خانه سینما را دیدهاید یا نه که به وضعیت متصلب ممیزی کنونی اشاره کرده بودند. در حوزه فرهنگ، اشخاص، نهادها، تریبونها و دستگاههای غیر مرتبط در حال دخالت در موضوع ممیزی هستند. اساساً شما به ممیزی پیش از نشر اعتقاد دارید یا نه و آیا اقدام خاصی مدنظر دارید یا خیر؟ چون خانواده فرهنگ و هنر با شما مرتبط بودهاند و حرف زدهاند، آنها از وضعیت وزارت ارشاد راضی نیستند؛ شما پیشازاین گفتید بنا بر حفظ مدیران دارید آیا وزیر ارشاد را نگاه میدارید یا خیر؟
اگر قانونی بد است، نباید از آن سرپیچی کرد؛ باید دنبال کرد و آن را بهلحاظ قانونی اصلاح کرد
محمدباقر قالیباف: شما از مدیران خوب ما در روزنامه همشهری بودید و حتماً نحوه ارتباط من با خبرنگاران و رسانهها را دیدهاید و حتماً میتوانید خودتان در این بخش قضاوت کنید. من در موضع مربوط به مجلس که قرار دارم حتماً نماینده مردم هستم و باید صدای آنها را دنبال کنم اما شما و بنده و همه کسانی که مدنظر شما است باید حرمت قانون را داشته باشیم. قانون چه خوب و چه بد باید اجرا شود و اگر قانونی بد است باید پیگیری و اصلاح شود اما در نهایت اجرای قانون باید انجام شود.
هر کجا در حوزه کتاب، فیلم، رسانه، قضایی، کسی پا فراتر از بحث مربوط به قانون بگذارد، حتماً من در کمیسیون اصل 90 و کمیسیون تخصصی مکلف به رسیدگی به آن در حوزههای مختلف هستم.
حسین انتظامی – کارشناس: در دوره قبل وزارت ارشاد هفتهای یک بار به مجلس احضار میشد اما در این مجلس، وزیر ارشاد فعلی تنها چند بار احضار شده است؟
در تعامل بین مجلس و دولت شهید رئیسی، پنج وزیر بدون استیضاح تغییر کردند
محمدباقر قالیباف: ما در مجلس چگونه مدیریت کردهایم؟ تلاش به همکاری و همگرایی برای پیشرفت و حل مشکلات کشور در طول مدت دو سال خدمت دولت شهید رئیسی داشتهایم. آیا در این زمان حتی یک وزیر استیضاح شده است؟ همه وزرا از جمله وزیر ارشاد روزهای سهشنبه نظارتی به صحن آمده و از آنها توضیح خواسته شده و به او مهلت دادهایم تا وضع را اصلاح کند؛ 5 وزیر، معاون وزیر و معاون رئیس جمهور هم به مرحله رسیدند که ممکن بود استیضاح انجام شود اما دولت رویه را اصلاح کرده و خودش آنها را تغییر داد تا کشور وارد تنش نشود؛ پس مجلس کار خود را انجام داده است.
من نمایندۀ مردم هستم و باید صدای مردم را دنبال کنم
من بهعنوان مدیر و نماینده مردم مکلف هستم از حق مردم و قانون پاسداری کنم. در کدام دوره سراغ دارید که در این مدت زمانی تا این حد تغییرات رخ داده باشد. حتماً باید استیضاح باشد که تنش ایجاد باشد؟ مهم این است که اگر فردی ناکارآمد است تغییر کند و یکی از ویژگیهای شهید رئیسی این بود که تغییر میداد. همین دو روز گذشته سه وزیر به صحن مجلس آمده و گزارش کار خود را داده است. ما در همه کمیسیونهای تخصصی بارها وزیر را فراخواندهایم و وزیر به صحن آمده و جواب داده است از سوی دیگر گزارشهای مردمی را نیز که به دستمان میرسد برای رسیدگی به کمیسیون اصل نود ارجاع میدهیم.
حسین انتظامی – کارشناس: پس شما وزیر فعلی را نگاه میدارید؟
اگر مدیری امین و قوی است، ولو آنکه موافق قالیباف نباشد، باید او را در بدنۀ اجرایی به کار گرفت
محمدباقر قالیباف: خیر من هیچگاه چنین حرفی نزدم. ما به خاطر اینکه توجه به این نداریم و درک درستی از حکمرانی در موضوعات مختلف نداریم به اینجا میرسیم. معتقدم اگر در آموزش و پرورش شایسته پروری کنیم، این سیستم، محل تربیت نیروی انسانی ما خواهد بود. وقتی میخواهیم وزیر انتخاب کنیم باید شایسته گزینی کنیم که متأسفانه خیلی اوقات این کار را نکردهایم. در شایسته گزینی و شایسته پروری و شایستهسالاری نباید به گروهها و احزاب نگاه کرد و همینکه مدیری قوی و امین باشد، تمام است ولو موافق قالیباف نباشد، باید در کابینه از او استفاده کرد.
وقتی بهعنوان شهردار تهران، کارم را آغاز کردم، دستگاههای تایمر پروژهها را روشن کردم. من تلاش داشتم پروژهها را بر اساس طرح جامعی که درباره امکانات فرهنگی تدوین شده در دستور کار قرار دهم و در زیرساختها آنها را طراحی کردم. تایمرها را که گذاشتم خیلی از مدیرانی که از دوستان من و شما هستند و سلیقه آنها به شما نزدیکتر است من به من گفتند خودت را با این زمانسنج در مقابل مردم قرار نده، مگر کسی از تو زمان خواسته؟ اما معتقد بودم این حق مردم است ازاینرو همه پروژهها را سروقت دنبال کردیم. ما در همه موضوعات فرهنگی پای کار هستیم و آن را پایه و اساس کار میدانیم.
شهاب اسفندیاری – کارشناس: وزیر علوم از افول رشد علمی کشور در گزارشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد که احتمالاً شما هم در آن جلسه حضور داشتید. ارزیابی شما چیست و چگونه میخواهید آن را جبران کنید؟
محمدباقر قالیباف: برخی کشورهای منطقه ممکن است رشد بالاتری در برخی حوزهها نسبت به ما داشته باشند اما برخی از رشدهایی که آنها دارند، رشد بادکنکی است. آنها اساتید برجسته را آوردهاند و با کمک آنها و برند آنها، مقالاتی مینویسند و کار را دنبال میکنند و درواقع آثاری که تصور میکنیم تبدیل به تحول میشود اینگونه نیست اما زنگ خطر خورده شده که دو دلیل دارد. اول اینکه باید سرمایهگذاری شود و اعتبارات به حوزه تحقیق و دانشگاهها اختصاص یابد که هماکنون اینگونه نیست و ما حتماً این کار را انجام میدهیم.
نکته بعد اینکه ما باید حرف استاد را بشنویم و بدانیم که منزلت، شادابی و نشاط او مهم است که همین باعث میشود خود او اتفاقات مثبتی را رقم بزند چراکه از ما دلسوزتر است. این کار با بخشنامه حل نمیشود. ما حتی میتوانیم پول ندهیم اما منزلت را رعایت کنیم که همین باعث میشود استاد بدون پول هم کار کند و دانشگاه را متحول کند و از قبال این تحول، درآمدزایی هم داشته باشد.
مصطفی غفاری – مشاور: چند ماه پیش عذر همکاری یکی از اساتید که از دوستان مشترک من و شما هستند، خواسته شد و همه ما که دغدغه کار اساتید را داریم قصد داشتیم ورود کنیم. قبل از اینکه برای حمایت از این استاد پست و استوری بگذارم، از دوست مشترک دیگری خواستم که توضیحی درباره آن به من بدهد. آن دوست کارنامه علمی وی را نشان داد که هیچ شأن علمی در آن رعایت نشده بود و جایی برای دفاع نگذاشته بود. گاهی اشکالی در حوزه علمی داریم اما آن را پشت عناوین روشنفکری پنهان میکنیم. البته در نهایت میتوان سوءتفاهمها را برطرف کرد و قول داد بسیاری از آنها با حل مشکلات به سر کار خود بازگرداند.