ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را تسلیت عرض میکنم و سالروز آزادسازی سوسنگرد تبریک میگویم، این موفقیت یکی از افتخارات و از مصادیق کلام امام(ره) درباره «ما میتوانیم» است چراکه در شرایطی این آزادسازی صورت گرفت که شرایط بسیار سخت بود لذا این مناسبت را بهطور خاص به ملت ایران بهویژه به عشایر دشت آزادگان که هم جنگزده و هم رزمنده بودند و توانستند بعدازاین دوره اقتصاد کشاورزی منطقه را ادامه دهند تبریک میگویم؛ این توانمندیها را همواره باید به یاد داشته باشیم.
باید به سمت خلق ثروت جدید توأم با ارزشآفرینی پیش برویم
چنین همایشهایی باید بهطور مستمر و به شیوه بهصورت گفتگوی تخصصی در جمع اثرگذاران حوزه پولی بازار برگزار شود، بهتر است این جلسه هرچه سریعتر ظرف دو ماه آینده برگزار شود تا اگر پیشنهاد و نکتهای در آن طرح شد بتوانیم در جریان رسیدگی به احکام لایحه بودجه 1404 مطرح کرده و به آن بپردازیم.
خلق ثروت جدید را یکی از مهمترین موضوعاتی میدانم که باید امروز در کشور موردتوجه باشد، خلق ثروت باید توأم باارزش آفرینی باشد یعنی حتماً باید بر بستر عدالت شکل گیرد و به سمت اشتغال و پیشرفت برود و تولید را محور خود قرار دهد لذا هر مجموعهای پیش از تصمیمگیری باید جهت خود را مشخص کند. این هدف واحد باید از رؤسای قوا گرفته تا مردم دنبال شود و همافزایی شکل گیرد.
ضرورت برداشتن موانع سر راه سرمایهگذاری داخلی که خودمان ایجاد کردهایم
من اقتصاددان و اقتصاد خوان نبودهام اما حداقل بهعنوان یک شهروند و مدیری که در سطوح مختلف، فشار اقتصادی را درک کردهام، فهم من از اقتصاد در حوزههای مختلف ازجمله شهری، دفاعی، امنیتی، اجتماعی و اجرا به این دلیل است که فشار را درک کردهام.
هیچ شکی نیست که نظام بانکی کشور بخشی از اقتصاد کلان کشور است، امروز نقش بانکها در سرمایهگذاریها، 92 درصد است که اگر سرمایهگذاری خارجی حل شود و به شرایط گذشته خود بازگردد صرفاً نقش 8 درصدی خواهد داشت لذا این موضوع نجاتدهنده نیست. من با سرمایهگذاری خارجی مخالف نیستم بلکه با آن موافق هم هستم اما شرط اول عقل این است که موانعی که خودمان سر راه سرمایهگذاری ایجاد کردهایم را برداریم.
تکلیف مالایطاق دولت به بانکها، خلق نقدینگی سرگردان و افزایش هزینهها از محل اوراق ازجمله عوامل اختلال در عملکرد بانکها است
نظام بانکی هم در موفقیت و هم عدم موفقیت پیشتاز است، درک میکنیم که بخش قابلتوجهی از این موضوع مربوط به کسری بودجه و تکالیف مالایطاقی است که دولت به بانکها داده است. در جلسه شورای عالی اقتصاد درباره بودجه 1404 و افزایش هزینهها که بعضاً از محل اوراق است، صحبت شد که تبدیل به توجیه المسائلی برای خود شده و قطعاً یکی از عوامل اختلال است اما از طرف دیگر خلق پول و نقدینگی بیهدف و سرگردان که بدون کنترل در دست نظام بانکی میچرخد، نیز مشکلاتی ایجاد میکند.
مجلس دوازدهم این تحول در حوزه اقتصادی را نسبت به گذشته با جمع سپاری و با دقت دنبال میکند. البته قطعاً اشکالاتی وجود دارد و این آمادگی را داریم که ایرادات موجود در قانون برنامه و قانون بودجه را یافته و آن را اصلاح کنیم. برای مثال، قانونی در حوزه مالیات در مجلس به تصویب رساندیم اما زمانی که متوجه ایراد آن شدیم بهسرعت و ظرف 54 روز آن را اصلاح کردیم. اما باید توجه داشت که نمیتوان قانونی را اجرا نکرد و گفت ایراد دارد که باعث میشود بلاتکلیف بماند؛ قانون را باید اجرا کرد و بعد ایرادات آن را احصاء و اصلاح کرد.
سیاستهای پولی بانک مرکزی باید در نگاه بانک، بنگاه، بازار و مردم اعتبار داشته باشد
امتیازات قانون بانک مرکزی که در مجلس به تصویب رسید ، اقتدار را به این بانک بهعنوان یک سیاستگذار و جایی که به سیاستها جامه عمل میپوشاند، از صدر تا ذیل بازگردانده لذا امروز دیگر حوزههای مدیریتی مختلف بانک مرکزی نمیتوانند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند.
حرف بانک مرکزی باید در حوزه سیاستهای پولی برای بانک، بنگاه، بازار و عموم مردم اعتبار داشته باشد. طبیعتاً این سیاستگذاری در حوزه پولی بهویژه در حوزه نظارتی باید مؤثر باشد و به جد پیش برود.
هیچ بانک دولتی یا خصوصی ماده 8 فصل 3 قانون برنامه هفتم را اجرا نکرده و گزارش ترازنامههای خود را به بانک مرکزی ارائه نداده است
یکی از موضوعات بسیار مهم که باید در سال آینده اجرا شود این است که ماده 8 فصل سوم قانون برنامه بهصورت مفصل تکلیف قانونی در این خصوص را مشخص کرده است. قانون برنامه بعد از سیر تحولات خود و مسیری بیش از یک سال و نیم که تا تصویب پیش رفت، در 12 تیرماه 1403 از سوی دولت برای اجرای ابلاغ شد. بانکهای دولتی و خصوصی وظیفه داشتند گزارش خود را طی 2 ماه در حوزه ترازنامهها به بانک مرکزی ارائه کنند و این بانک نیز باید ظرف دو ماه این گزارش را بررسی میکرد تا بر اساس جدول ماده 8، بانکها وظایف خود را انجام دهند.
امروز 26 آبان ماه، دو هفته از آن 4 ماه گذشته است، کدام بانک دولتی یا خصوصی طی 2 ماه قبل این گزارش را به بانک مرکزی داده و آیا بانک مرکزی گزارشی را بررسی کرده و پاسخ آن را داده است؟ همه به هم نگاه میکنید. همچنین باید سامانهای طی این مدت در بانک مرکزی ایجاد میشد تا مشکلات بانکها در حوزه داراییهایی آنها برطرف شود. یکی از مشکلات این است که بانکها باید با این تورم با 40 درصد نقدینگی، جور صد در صد نقدینگی را جبران کنند تا ارزش پول ملی مردم را حفظ شود که قطعاً جزء محالات است.
تکلیف رئیس مجلس به وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی برای افزایش سرمایه بانکهای دولتی و خصوصی
شکی نیست که باید افزایش سرمایه بانکها را دنبال کنیم که در برنامه هفتم هدفگذاری شده و مسیر گامبهگام آن نیز مشخص است، وزیر اقتصاد درباره بانکهای دولتی و رئیس بانک مرکزی درباره بانکهای خصوصی و همچنین همه ما مسئولیت داریم که دست در دست یکدیگر کار را پیش ببریم و هرکجا در اجرا اشکالی وجود دارد باید آن را حل کنیم تا بستر فراهم باشد.
از معذورات بانکها و تکالیف مالایطاقی که از سوی دولت به آنها در حوزه مسکن، کشاورزی و بخشهای مختلف میشود مطلع هستم، جالب است که خطاب آقای فرزین در حوزه تسهیلات(تکلیفی) بانکی، مجلس بود. باید دید ادبیات تسهیلات(تکلیفی) بانکی را چه کسی عنوان کرد و کجای قانون این موضوع وجود دارد. بهعنوان کسی که زمانی مدیر اجرایی بودهام میگویم، گاهی بدر فضای بین دو خط اصلی کاغذ، نکاتی نوشته میشود که این تسهیلات تکلیفی بانکی همان نکات میان دو خط است.
تسهیلات تکلیفی تبدیل به نسخه توجیهالمسائلی برای بانکها جهت کاهش فشار روی آنها شده است
امروز فشاری روی سیستم بانکی است که تبعاتی برای شما به همراه دارد و هرچه فریاد میزنید نمیتوانید از دولت بخواهید تا این تکلیف مالایطاق را به شما نداشته باشد، شما هم آنقدر گشتید و بندی به نام تسهیلات تکلیفی را پیدا کردید که من قانون را خط به خط خواندم و دیدم این موضوع صرفاً یکجا، برای توجیه تبصره 8 بودجه 1403 بهجای ماده 14 بحث مربوط به یارانهها و برای یارانه گندم آمده و جای دیگری نیامده است.
دوستان بانکی همین موضوع را مثل یک تابلو در دست گرفتهاند چون ما درد واقعی شما را درک نکردهایم که باعث شده شما با این نسخه توجیه المسائل که در دست دارید، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و رد شوید. مشخص است وقتی این ارزش پول وجود دارد و پروژهای ستارهدار میشود که برای آن 33 درصد سود میدهیم درحالیکه با اطمینان میگویم حتماً قیمت تمامشده آن بالای 40 درصد خواهد شد، بانک و بازار سرمایه میخواهد از پس آن بربیاید که امکان ندارد لذا باید با یکدیگر گفتگو کنیم و این موضوعات بین خطوط را به داخل متن بیاوریم و آن را حل کنیم.
بانکها با اعتبارسنجی باید به فعالیتهایی پول بدهند که مولد باشد
اولین وظیفه بانکها را اعتبارسنجی میدانم، من بهعنوان یک نماینده و خدمتگزار میگویم که بانک باید مانند یک شرکت اداره شود که سود و زیان دارد و نمیتواند همیشه زیان بدهد؛ در این خصوص اولین وظیفه بر دوش بانک این است که باید بهصورت اقتصادی به موضوع نگاه کند و با اعتبارسنجی به فعالیتهایی اعتبار بدهد که مولد باشند.
آیا امروز مسکن مولد نیست؟ اگر نیست پس چرا در بنگاهداریهای خود مسکنسازی میکنید؟ چون پول دارد. دلیل آنهم روشن است شما با این کار میخواهید جلوی تورمی که باعث مشکل برای شما شده است را برطرف کنید لذا هرچه به شما فشار میآوریم که بنگاهداری نکنید بازهم این کار را ادامه میدهید چون میخواهید تورم را جبران کنید. بانکها خیلی مهم هستند؛ خودشان تورم تولید میکنند، خودشان گرفتار تورم میشوند و درنهایت خودشان باید تورم را برطرف کنند و از این چرخه بیرون نمیآیند لذا حل این موضوع بر عهده خود شما است که قطعاً ما نیز باید کمک کنیم.
اصلاح بازار بورس راهکار بازگشت اعتماد و خروج ارز و طلا از حبس مردم
پیشتازان این عرصه خود شما هستید و شما باید به ما بگویید چه کنیم تا مشکل حل شود که از این دور باطل خارج شویم. این دور باطل هیچ سرمایهای از خارج از کشور برای ما نیاورده است؛ اعلام فرارهای رسمی سرمایه یک بحث است و میزان واقعی آنیک بحث دیگر. میدانید چه حجم ارزی در حال خروج از کشور است؟ در این جریان، پول، شرکتهای مشاور و شرکتهای ساختوساز در حال خروج از کشور است یعنی نیروی انسانی و پول کشور هر دو بهجای دیگری میروند لذا این وظیفه ما است که کاری کنیم که اینها نروند و اعتماد آنهایی که بیاعتماد بوده و پول را تبدیل به داراییهای ثابت همچون ارز و طلا کرده و آن را حبس کردهاند را بازگردانیم که همه اینها نیاز به اعتمادسازی دارد.
با بازار بورس فعلی نمیتوانیم اعتماد مردم را بازگردانیم و باید آن را اصلاح کنیم، شما هستید که میتوانید اعتماد مردم به بازار سرمایه را با اصلاح آن، به آنها بازگردانید که البته کار سختی است اما در فرهنگ قرآنی و اهلبیت(ع) میبینیم که بافضیلتترین کارها، سختترین کارها است. کار آسان که آسان است. لذا امروز یک رسالت جدی بر دوش شما است. بیشک شما فرماندهان و بزرگان این عرصه در خط مقدم میدان مبارزه برای خلق ثروت مبتنی بر ارزشها هستید.
معتقدیم بانکها باید از بنگاهداری به سمت بنگاهسازی پیش بروند
ضرورت حرکت از بنگاهداری به بنگاه سازی، بنگاهها به سه دسته تقسیم میشوند؛ یکی از آنها، بنگاههایی هستند که در دهه 60 و زمانی که بحث تحول بانکی و بانکهای بدون ربا پیش آمد به بانکها داده شد. آن زمان مدتی در مازندران بودم که بحث کارگریها در قائمشهر، بهشهر و شهرهای اطراف را دنبال میکردیم و چون بعد از جنگ علاقهمند به این موضوعات بودم آن را دنبال میکردم.
دسته بعدی، سرمایهگذاریهایی بود که در دهه 70 در بانکها اتفاق افتاد؛ برای مثال کاری که بانک سپه در حوزه فولاد انجام داد. زمانی برای بازدید از میدکو به پاسارگاد رفتیم که دیدیم یک بانک خصوصی زنجیرهای را شکل داده که کار بنگاهداری را انجام میدهد همچنین نمونههای مشابهی را در حوزه بنگاهداری صنعتی در دهه 70 داشتیم که الگوهای موفقی بودهاند.
بلاتکلیفی ادامهدار شرکت هفتتپه پس از واگذاری قانونی به چند بانک
یک سری بنگاهها نیز بنگاههای قهری هستند که در کنار ایجاد سایر بنگاهها، به مجموعه بانکها وارد شدند. املاک، زمینها و غیره نیز بودهاند که به بانکها وصل شدهاند اما برای آنها نبودهاند و بانکها صرفاً برای اداره خود به این سمت رفتهاند.
اشکالاتی در نحوه واگذاری بنگاهها وجود دارد و باید دید که این بنگاهها چگونه باید واگذار شوند، زمانی که به اوج بحثهای سیاسی میرسیم، با نبش قبر حرف از یک بنگاه اقتصادی که 30 سال قبل ایجادشده اما بعد از خوابیدن تب فضای سیاسی، این موضوعات نیز فراموش میشود. موضوع هفتتپه را ببینید و نتیجه آن را ببینید. تصمیم خود ما بود که مقداری از آن به یک بانک و مقداری دیگر به بانک دیگری واگذار شود اما اکنون بانکها نمیدانند چه کنند. اگر میتوانند در آن سرمایهگذاری کنند، شروع کنند، اگر نمیتوانند سرمایهگذاری کنند، تکلیف را روشن کنند. مشخص نیست میتوانند مالکیت آن را واگذار کنند یا میخواهند آن را نگاهدارند. قطعاً نگاه محلی و استانی با نگاهی که از تهران به این موضوع میشود، متفاوت است؛ لذا این اشکالات وجود دارد.
شجاعت فروش اموال غیرمولد مازاد دولتی از مدیران و اعتماد از خریداران گرفتهشده است
تماموقت یکی از جلسات سران قوا را به صحبت پیرامون بیاعتمادیها از دو جهت گذراندیم؛ نخست اینکه شجاعت تصمیمگیری فروش و واگذاری را از مدیران به دهها دلیل گرفتهایم و از سوی دیگر برای خریدار هم بیاعتمادی ایجاد کردهایم چراکه چند سال بعد از او بازخواست میشود چرا خریده است. همینکه گفتهشده این موضوع هر 6 ماه یکبار کارشناسی شود به این معنا است که یک پروژه هنوز بین خریدار و فروشنده به نتیجه نرسیده، 6 ماهش تمام میشود و مجدد باید اقدام شود.
از مشکلات حوزه خصوصیسازی مطلع بوده و تلاش کردهام مسیر پرپیچوخمی که طی 3 دهه گذشته در مسیر فروش اموال غیرمولد مازاد از امکانات دولتی شکلگرفته را اصلاح کنیم، قطعاً جمعبندی آن جلسه را به اطلاع شما و عموم مردم خواهیم رساند اما بدانید که با همه وجود این دغدغه را درک میکنیم و قطعاً این شجاعت را به مدیران و اعتماد را به سرمایهگذاران و مردم بازمیگردانیم تا مطمئن باشند با همه وجود پایکاریم. بههرحال اینکه این اموال به چه کسی به فروش برسد، نیازمند ابزارهای مالی است.
حل مشکل تورم در گروی اصلاحات نهادی و غیر نهادی و کمک به بانکها برای خروج از مسیر اشتباه است
موضوع ماده 8 که پیشازاین ذکر شد، نیز هنوز آییننامه ندارد و به آن عمل نشده است. هرچقدر هم یک قانون خوب بنویسیم اما اگر اجرا نشود، مؤثر نیست.
تورم در کشور را موضوع اصلی و اساسی میدانم، ما میتوانیم با برگرداندن اعتبار به بانک مرکزی و نظارت قوی در این بانک و نظارت بر بانکهای دیگر و کمک به آنها کار را پیش ببریم. من جزء منتقدین عملکرد بانکها بوده و هستم اما باور قلبی من این است که برای حل مشکل تورم باید اولین کمک را به بانکها داشته باشیم تا از این مسیر اشتباه بیرون بیایند. اصلاحات نهادی و غیر نهادی را باید توأم باهم پیش ببریم تا شرایط سخت فعلی را برطرف کنیم.
تولید و پیشرفت به همت بانکهای دولتی و خصوصی امکانپذیر است
منتظر برگزاری جلسه بعدی با شما به دعوت وزیر اقتصاد هستم تا در جمع شما حاضر شوم، حتی اگر نیاز باشد از شما دعوت میکنیم تا در مجلس دورهم جمع شده و مشکلات را حل کنیم. به جد معتقدیم تولید و پیشرفت به همت بانکهای دولتی و خصوصی انجام میشود لذا برنامه هفتم را مطالعه کنید.
راهکار همه دغدغههای شما با دقت در قانون برنامه هفتم نوشتهشده و یکی از افتخارات ما حل مسائل اقتصادی در جریان این قانون است، البته نمیگویم اشکالی در این قانون وجود ندارد اما باید حرکت کنیم و اجرا کنیم تا ایرادات را پیداکرده و آن را اصلاح کنیم و با ایستادن در یک نقطه نمیتوان کاری انجام داد. خدمت به رهبری، شهدا و مردم در گروی اصلاح نظام اقتصادی به نفع ذینفعان آن یعنی مردم بوده که باید آن را انجام داده و پیش برویم تا شاهد پیشرفت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشیم.